بهاره شبانکارئیان (روزنامه اعتماد )
اواسط آبان، دختری
۱۴ساله در بخش فیرورق شهرستان خوی واقع در استان آذربایجان غربی توسط
مردی ناشناس بهطور فجیعی به قتل رسید. «محیا.ن» ظهر روز حادثه در حال
بازگشت به خانه بود که ناگهان توسط «فرهاد.ک» با چاقو تهدید و سپس به قتل
رسید. برخی اهالی که متوجه ماجرا شده بودند از سوی متهم تهدید شدند که اگر
کلامی از ماجرا به کسی حرفی بزنند، کشته خواهند شد. ساعاتی پس از مفقود شدن
محیا، خانواده او نگران شدند و شروع به پرس و جو از اهالی کردند. آنها در
حین پرس و جو از طریق برخی اهالی مطلع میشوند که دخترشان آخرین بار در یکی
از جادههای اطراف فیرورق دیده شده است. خانواده محیا، تمام باغهای اطراف
جاده را گشته، ولی در نهایت با جسد دخترشان روبهرو و موضوع را به پلیس
اطلاع میدهند. کیومرث پاکدل، فرمانده انتظامی خوی در مورد این حادثه گفته
که «شامگاه پنجشنبه ۱۸ آبان خبر قتل دختر جوانی در یکی از باغهای اطراف
فیرورق به پلیس اعلام شد و رسیدگی به پرونده در دستور قضایی و انتظامی خوی
قرار گرفت. پس از شناسایی و دستگیری یکی از عاملان قتل، متهم اصلی پرونده
نیز که متواری شده بود، دستگیر و تحویل مراجع قضایی شد.» این در حالی است
که پلیس درباره عاملان قتل و انگیزه متهم تاکنون توضیحی نداده است.
یک منبع آگاه که نخواست نامش در گزارش عنوان
شود در مورد جزییات بیشتر به «اعتماد» میگوید: «روز حادثه محیا همراه یکی
از دوستانش در حال قدم زدن کنار باغهای میوه فیرورق بوده که فرهاد؛ متهم
اصلی را میبیند. متهم به او میگوید؛ اینجا چه کار دارید؟ اما محیا جواب
متهم را میدهد. به همین خاطر فرهاد به سمت محیا حمله میکند. در همین حین
دوست محیا فرار میکند و به سمت مدرسه اشرفی اصفهانی میرود. همیشه کنار
مدرسه مردی به نام اکبر میایستد و سیبهای زیردرختی باغهای اطراف را از
کشاورزان خریداری میکند. دوست محیا، ماجرا را برای اکبر تعریف و میگوید؛
فرهاد با چاقو به سمت محیا حمله و او را تهدید به مرگ کرده است. اکبر سریع
خودش را به آنجا میرساند، اما فرهاد او را هم به مرگ تهدید و او هم فرار
میکند. فرهاد با چاقو محیا را به قتل میرساند و او را به آتش میکشد.
متهم پس از این اقدام هولناک نزد فردی به نام «اردشیر.گ» میرود و ماجرا را
برای او تعریف میکند و به اردشیر میگوید؛ من میخواهم فرار کنم و تو شتر
دیدی، ندیدی... متهم به برادرش زنگ میزند و برادرش او را با موتور به
سلماس میرساند. شب حادثه پلیس برادر فرهاد را بازداشت میکند و او هم به
ماموران اظهار میکند که فرهاد به سمت سلماس متواری شده است.» این منبع
آگاه در ادامه میگوید: «هنوز بازسازی صحنه جرم صورت نگرفته و متهم نیز در
مورد انگیزهاش فعلا گفته که محیا به او بیادبی کرده است. همچنین در
اعترافتش به ماموران گفته؛ مرا اعدام کنید تا راحت شوم. متهم یکی، دو سال
پیش یک سگ و تولهاش را زنده زنده آتش زد، اما خب پرونده مختومه شد.»
فصل دوم: وقتی محیا دیر کرد
از اهالی سراغ او را گرفتند
پدر مهیا حال مساعدی ندارد. با این حال توضیحات کوتاهی ارایه میدهد.
او در مورد حادثه رخ داده به «اعتماد» میگوید: «محیا فرزند آخرم بود. آن
روز ظهر به همراه دوستش به کتابخانه رفته بود. در حال بازگشت به خانه متهم
را میبیند و او هم بدون هیچ دلیلی به دخترم حمله و گوش او را میبرد و
دخترم را به قتل و سپس به آتش میکشد. وقتی ما متوجه شدیم محیا دیر کرده و
به خانه نیامده از اهالی سراغ او را گرفتیم. تا اینکه متوجه شدیم او توسط
فرهاد در اطراف باغهای میوه تهدید و به قتل رسیده است. متهم بعد از قتل
دخترم را آتش زده است. ما اصلا هیچ خصومتی با قاتل نداشتیم. نمیدانم چرا
متهم این جنایت را مرتکب شده است!»
فصل سوم: خانهمان در خوی به خاطر زلزله خراب شده، برای همین مجبور شدیم به خانه برگردیم
عموی محیا نیز در مورد این جنایت که بدون انگیزه مشخصی رخ داده به
«اعتماد» میگوید: «محیا هنگام برگشت به خانه تصمیم میگیرد از یک راه
میانبر که جزو کمربندی شهر به حساب میآید، برگردد. آنجا فرهاد محیا را
میبیند و بعد از حمله با چاقو، با سنگ به سر محیا ضربه محکم میزند. سه،
چهار روز پیش پزشکی قانونی بودیم. آنجا به ما گفتند؛ متهم با سنگ به سر
مقتول ضربه زده است. سپس چوب و برگ درختان را روی پیکر بیجان برادرزادهام
ریخته و او را به آتش کشیده است. متهم همشهریمان است و او را میشناسیم؛
متاهل است و دو فرزند دارد، ولی نمیدانیم چرا این کار را کرده است. شنبه،
پزشکی قانونی جنازه محیا را به ما تحویل داد و او را به خاک سپردیم.» او در
ادامه میگوید: «قبلا متهم یک سگ و تولهاش را آتش زده بود. قاضی در مورد
پروندهاش حکم داد، اما بزرگان محل پیش قاضی رفتند و ریش سفیدی کردند تا او
بخشیده شود. قاضی هم متهم را بخشید و بازداشت نشد.»
فصل آخر: از ابتدای آبان تاکنون دست کم 9 زن و دختر توسط مردان به قتل رسیدند
بررسی «اعتماد» از اخبار منتشر شده نشان میدهد که از ابتدای آبانماه
تاکنون دست کم 9 زن و دختر توسط «همسر و برادر» خود در شهرهای «امیدیه،
بابل، انزلی، زابل و شیراز» با انگیزههای ناموسی یا اختلافات خانوادگی به
قتل رسیدند، اما مورد آخر؛ قتل محیا در شهرستان فیرورق استثنا بود. این
دختر 14ساله توسط مردی از اهالی فیرورق با انگیزه نامشخص به قتل رسید.
هفته اول آبانماه زنی جوان در شهرستان امیدیه به دست برادرش با شلیک دو گلوله به قتل رسید.
۶ آبانماه زنی ۲۰ساله اهل ارومیه توسط برادرش با انگیزه ناموسی خفه و به قتل رسید.
8 آبانماه زنی ۳۷ ساله با ضربههای چاقو در شهر بابل توسط همسرش به
قتل رسید. متهم پس از به قتل رساندن همسرش، سراغ مادر سالمند خود رفت و او
را نیز به قتل رساند و بعد هم خودکشی کرد.
۱۱ آبانماه زنی جوان
اهل روستای بشمن از توابع انزلی استان گیلان در بیمارستان جانش را از دست
داد. این زن جوان در اواخر مهرماه توسط همسرش با انگیزه ناموسی به آتش
کشیده شده بود.
۱۵ آبانماه فرمانده انتظامی سیستان و بلوچستان
اعلام کرد که دختری ۱۶ساله در زابل توسط همسرش با سلاح کلت کمری به دلیل
اختلافات خانوادگی به قتل رسیده است.
۱۶ آبانماه فرمانده انتظامی
شیراز اعلام کرد که یک مرد همسر و دختر هشت ساله خود را به قتل رساند. متهم
پس از بازداشت، مشکلات خانوادگی را انگیزه خود برای انجام این اقدام عنوان
کرده است.
18 آبانماه دختری 14ساله اهل شهرستان فیرورق خوی توسط
مردی از اهالی شهرشان با انگیزه نامشخص به قتل رسید. هرچند شنیدهها حاکی
است که متهم انگیزه خود را از قتل محیا، بیادبی او عنوان کرده است.
هیات محترم نظارت بر انتخابات مجلس شورای اسلامی استان آذربایجان شرقی
با سلام و احترام؛
عطف به نامه شماره ۲۶۳۴۵۴-۱۲-ج مورخ ۱۴۰۲/۰۸/۱۹ هیات اجرایی مرکز حوزه انتخابیه تبریز، آذرشهر و اسکو مبنی بر عدم تایید صلاحیت اینجانب کامبیز مهدی زاده فرساد برای مجلس شورای اسلامی به استناد بند ۲ ماده ۳۱ قانون انتخابات مجلس چند نکته را به عرض می رساند:
۱- نمیدانستم وقتی پرچم مقدس جمهوری اسلامی ایران را در آمریکا، کانادا، آلمان و... در مسابقات جهانی اختراعات به اهتزاز در می آورم و نشان رنگین طلا را برای کشور به ارمغان می آورم، روزی به اینجانب بگویند شما التزام عملی به جمهوری اسلامی ایران ندارید. اینجانب نه پرچمی آتش زدم، نه علیه نظام و کشورم موضعی گرفتم و نه هم اکنون همانند برخی مسئولین اجرایی برادر و خواهری دارم که پناهنده شده باشند و علیه نظام موضع گرفته باشند. و گویا تنها جرمم این بوده است که پرچم کشور عزیزم را به اهتزاز درآوردم.
۲- آیا اینجانب با پسوند داماد آقای روحانی در اتتخابات ثبت نام کرده ام که در مرحله تحقیقات از همسایه ها پرسیدند که ایشان داماد آقای روحانی است؟ مگر داماد آقای روحانی بودن جرم است؟ یا ملاک رد یا تایید است؟ آیا روی آیفون منزل نوشته است «منزل داماد آقای روحانی»؟
صدا و سیما از لحظه ثبت نام در یک اقدام کور در حالیکه هنوز در روند بررسی تایید صلاحیت کاندیداها هستیم، به تخریب اینجانب پرداخته است. آیا این مجری محترم عضوی از شورای محترم نگهبان است؟ اگر نیست با چه اختیاراتی این توهین ها و تخریب ها را انجام داده است و چرا تا این لحظه کسی با او برخورد نکرده است؟ چطور این مجری دستور رد صلاحیت صادر می کند و افکار عمومی را تحت تاثیر قرار می دهد؟
مستدعی است به اعتراض اینجانب رسیدگی شود.
به یاری خداوند توانا
کامبیز مهدی زاده فرساد
به گزارش خبرگزاری فارس و مهر به دلیل تعطیلی و ورشکستگی مالی شبکه ماهواره ای من و تو
به این فکر میکردم که اگه صدا و سیمای خودمون خصوصی بود و از بیت المال از جیب من و تو تغذیه نمی شد
10 سال نه شاید هم قبل تر ورشکست که چه عرض کنم خیلی بدتر بطور کامل شکست میخورد این در حالیه که این روز ها مخاطبان صدا و سیما دیگه خیلی بیشتر از قبل محدود به یک عده خیلی خاص تر شده و همه برنامه ها سلیقه ای و مدیریت خشک و انتقاد ناپذیری و اخراج های لحظه ای در ان به کررات دیده میشه .
گئنه مجلس اود قویوب زحمت چکیب کشف ائلیب که یهودی لرین اَلی بو ایش ده دی
آمما نئجه اَشاغا دا روزنامه جوان بوگون کی شماره سینده کی بیرینجی صفحه ده چاپ اولموش مقاله نی اوخوساز بیلرسیز
موز یاخجی یئیین کی مجلس اَلین قویدو اوستونه باهالاشاجک
مجلس دئییر کی اوزنه رانت یئری آختاریر
راهزنی هزارمیلیاردی از شرکت ایرانی به نفع رژیم صهیونیستی!
جوان آنلاین: ۲۳ آذر ماه سال گذشته بود که
خبرگزاری مشرق به نقل از محمدجواد عسگری، رئیس کمیسیون کشاورزی مجلس از
پیگیری پرونده واردات موز به دست یک شرکت اماراتی- صهیونیستی به کشورمان در
کمیسیون مربوطه خبر داد.
اگرچه رئیس کمیسیون کشاورزی وعده داده بود،
نتیجه این پرونده بعد از بررسی و جمعبندی به اطلاع عموم خواهد رسید، اما
اکنون برخی گزارشها حکایت از این دارد که برخی شرکتها و افراد عمدتاً با
تابعیتهای غیرایرانی سعی در پیشبرد اهدافی در راستای منافع رژیم صهیونیستی
در منطقه دارند که ازجمله آنها یک شرکت تجاری اسرائیلی با ظاهری اماراتی
است که پیش از این نیز در رسانهها گزارشهایی درباره عملکرد، اهداف و
افراد مرتبط با آن منتشر شد، اما به رغم همه هشدارها پرونده این شرکت به
مرحله اجرای یک حکم عجیب رسیده است. بنا بر این گزارش، چند سالی است که
تجار اسرائیلی با تأسیس شرکتی بهظاهر اماراتی ـ اردنی بهنام Fresh Fruits
نام عربی «الفواکه الطازجه للتجاره العامه» در حال تأمین میوه و محصولات
کشاورزی برای کشورهای اسلامی هستند و پس از عادیسازی همکاری در حوزههای
مواد معدنی و نفت و تجهیزات الکترونیکی، محصولات کشاورزی را هم به فهرست
خود اضافه کردهاند. این تجار اسرائیلی همچنین در این سالها با برگزاری
نمایشگاهها و جشنوارههایی، چون «میوههایی برای صلح» حوزههای جدیدی
مانند مواد غذایی نیز به این سبد محصولات خود اضافه کردهاند. البته امارات
متحده عربی نیز در این مسیر پیشگام در عادیسازی و گسترش سرمایهگذاری
تاجران اسرائیلی در منطقه بوده است و با توجه به تبدیل شدن امارات به هاب
مالی منطقه، بسیاری از تاجران ایرانی نیز آگاهانه و ناآگاهانه آلوده
مبادلات تجاری با شرکتهای اسرائیلی شدهاند.
این در حالی است که به
استناد قانون الزام به حمایت همهجانبه از مردم مظلوم فلسطین مصوب ۱۳۸۷
مجلس، هیچ فرد حقیقی و حقوقی اجازه همکاری با شرکتهای منتسب به رژیم
صهیونیستی را ندارد. این شرکت در سالهای اخیر بهعنوان مهمترین و
بزرگترین شریک تجاری کمپانیهای اسرائیلی، نمایشگاههای مفصلی برای معرفی و
حمایت از محصولات و میوههای تولیدشده در رژیم اشغالگر برگزار کرده است.
بهعنوان مثال در یکی از نمایشگاههای این شرکت بهظاهر اماراتی Shlomi
Fogel از تجار سرشناس صهیونیست و اسپانسر بنیامین نتانیاهو حضور پیدا کرد و
در پوشش «میوههایی برای صلح»، شرکتهای اماراتی و پوششی با سهامداران
صهیونیست را برای عقد قرارداد با کشورهای منطقه روانه این بازار کرد. شرکت
Fresh Fruits، اما صرفاً به تجارت بسنده نکرده و با یک دسیسهچینی که ذات
صهیونیستی آن را فاش میکند، اقدام به برنامهریزی برای یک راهزنی بزرگ از
شرکتهای ایرانی کرد و در این مسیر برخی افراد در داخل نیز با آنها همراهی
کردند که ورود قاطع مسئولان قوه قضائیه و بخشهای حفاظتی آن را میطلبد.
پس از فوت یکی از فعالان حوزه میوه در کشور، این شرکت ظاهراً اماراتی با
طرح یک دعوای بدون مبنای حقوقی و قانونی، ۲۰ میلیون دلار از اموال و
داراییهای شرکتهای ایرانی را بلوکه کرده و در سکوت و بیخبری مسئولان، در
حال انجام مقدمات خروج آن از کشور است. طبق اسناد رسیده ح. ب با ارائه یک
صلحنامه غیرقانونی از طرف مدیرعامل شرکت اماراتی (با سهامدارانی با تابعیت
رژیم صهیونیستی) هماکنون تمام عواید این دعوا را از طرف اماراتی خریداری
کرده و حالا بهعنوان واسطه، وارد این بازی شده است. در این پرونده، موارد
عجیب و غریبی وجود دارد که از جمله میتوان به تغییر حکم محکومیت از ۱۲
میلیون دلار به ۲۰ میلیون دلار در دادگاه تجدیدنظر پس از تأیید اعاده
دادرسی در دیوان و همچنین رد دعوای مشابه شرکت اماراتی در محاکم قضایی کشور
امارات اشاره کرد. مدیرعامل شرکت نیز فردی بهنام عبدالرضا منصوری است که
بیش از ۱۰ سال قبل و با فروش تمام اموال خود از کشور خارج شده و با توجه به
همکاریهای تجاری با اسرائیل دیگر به کشور بازنگشته است.
تراکتور دیروز مثل همیشه در مقابل استقلال باز بازنده بود
پاکو خمز در نشست خبری بعد از مسابقه :
وی در پاسخ به این پرسش که با توجه به شکست تراکتور مقابل سه مدعی قهرمانی،
استقلال، سپاهان و پرسپولیس، تیمش را در قواره جنگیدن برای قهرمانی با این
سه تیم میبیند، گفت:
کاندیداهایی که بتوانند قهرمان لیگ شوند همین سه تیم هستند و اگر کسی این موضوع را نبیند، یعنی کور است
سرمربی تیم فوتبال تراکتور در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه قبول دارد تیمش بیش از حد به ریکاردو آلوز وابسته است، چون تراکتور در نیمه اول اصلاً نتوانست
موقعیتی خلق کند، تصریح کرد: ما در نیمه دوم توانستیم موقعیت گل خلق کنیم
با اینکه باز هم ریکاردو نبود.
خمز در همین زمینه و در پاسخ به سؤال خبرنگاری مبنی بر اینکه در نیمه دوم
چون استقلال عقب نشست و نیازی به گل نداشت، تراکتور موقعیت ایجاد کرد، گفت:
من با نظر شما موافق نیستم. فکر میکنم ما آنها را به عقب بردیم.
وی در پاسخ به این پرسش که «فکر نمیکنید تیمتان نیاز به یک رهبر در مرکز زمین دارد؟»، تأکید کرد: نه، فکر نمیکنم.
در اخر به نظرم این خمز به درد همون اسپانیا میخوره
نه خلاقیت خاصی داره نه مربی هست که به تیم تاکتیک و نظم خاصی بده
نه با بازیکنان صمیمی میشه نه اصلن خودش میدونه چیکار بکنه
ردش کنید بره خدایی این با خودشم درگیره
تراکتور مربی مثل تونی اولیویرا میخاد
رسانهها تاکنون از رد صلاحیت این نمایندگان مطلع هستند:
غلامرضا نوری قزلجه، نماینده بستانآباد و رئیس فراکسیون مستقلین مجلس
جلیل رحیمی جهانآبادی نماینده تربتجام، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس و نایبرئیس فراکسیون مستقلین
جلال محمودزاده، نماینده مهاباد در مجلس
مسعود پزشکیان، نماینده تبریز، اسکو و آذرشهر
احمد علیرضابیگی، نماینده تبریز، اسکو و آذرشهر
علیرضا منادی سفیدان، نماینده تبریز، اسکو و آذرشهر
سمیه محمودی، نماینده شهرضا
سیدناصر موسوی لارگانی، نماینده فلاورجان
رحمتالله فیروزی پور، نماینده نطنز
رجب رحمانی، نماینده تاکستان
احمد رسولینژاد، نماینده دماوند و فیروزکوه
محمد خدابخشی، نماینده الیگودرز
مصطفی نخعی نماینده نهبندان و سربیشه و سخنگوی کمیسیون انرژی مجلس
عادل نجفزاده، نماینده خوی و چایپاره
اردشیر مطهری، نماینده گرمسار
اللهوردی دهقانی نماینده ورزقان
سید مهدی فرشادان، نماینده سنندج
جلیل مختار، نماینده آبادان
محسن زنگنه، نماینده تربتحیدریه
اکبر احمدپور، نماینده خواف
با رد صلاحیت چهره های اصلاح طلب و میانه رو فقط میتوان گفت
نام اون شخصی که خودتون دوس دارید رو بنویسین ما فقط با ازی یا نه جواب بدیم