گون سوزلری

بو وبلاق دا تورک لرین گونده لیک دغدغه لریندن دانیشیب و بحث ائلیریک

نامه جالب خانم نیگار خیاوی به رضا براهنی 11 سال قبل

0 گؤروش
یازار:‌ امین

بوگون نیگار خانیمین دوغوم گونودور
هئش کیم نیگار خیاوی نین تورکی دیله اوره ک یاندیرماسین دانابیلمــز
اونا تبریک و اوزون عومور آرزو ائلیرم


http://gunsuzlari.arzublog.com/uploads/gunsuzlari/nigar-xiyavi.jpg


نامه نیگار خیاوی به رضا براهنی تیر ماه 1391

آقای براهنی عزیز، اجازه بدهید نوشته‌­ام را بی مقدمه بیاغازم و با تکیه بر گفته مشهور«هیچ ترتیبی و آدابی مجوی، هرچه میخواهد دل تنگت بگوی»، راحتتر سخن بگویم. چون شما را بقدری به خود نزدیک میدانم که جراتِ با فراخِ دل پیشِ بزرگِ شما گله­‌گی آوردن خود بخود به سراغ آدم می آید.، بقول مثل معروف ترکی، گؤیول اومدوغو یئردن کوسر.

جایگاه شما در عرصه ادبیات و تنقید چنان غیر قابل بحث و ستودنی است که اظهارات منِ نیم وجبی هیچ تاثیری بحال آن نمیتواند داشته باشد. همین که شما این یادداشت را بخوانید لطف بس بزرگی در حقم کرده­اید. پس موضع و موقع این یادداشت تاکید بر جایگاه و تاثیرات بیشمار شما در عرصۀ ادبیات نیست بلکه خیزگاه این دلنوشته جمله ای از شما در یکی از مصاحبه­هایتان است: «من اگر آثارم را به ترکی نوشته بودم، الان در آذربایجان پنجاه رمان نویس داشتیم.» این جمله شما باعث شده سر بسیار دمل چرکینی در میان ساکنان ادبیات آذربایجان باز شود.

بسیار دلم می خواست این نوشته را بزبان مادری شما و خودم، ترکی برایتان مینوشتم آنهم نه به این دلیل که شما سواد خواندن ترکی ندارید چون میدانم که شما نوشتن به ترکی را اگر هم بلد نباشید خو اندن آنرا حتمن میتوانید، بلکه به این دلیل که همقلمان شما نیز این نوشته را که از طرف یک خدمتگزار و عاشق زبان و ادبیات ترکی نوشته میشود بتوانند بخوانند. بسیاری از همان همقلمانی که دائمن بینشان در اینکه شما به ادبیات و زبان آنها چه خدمتها که نکرده­اید را همواره مورد مناظره و مناقشه­ داشته­اند. همان همقلمانی که بزرگی قلم شما برایشان بسیار سنگین بوده است همیشه. با اینکه مطمئن نیستم آنان وقت گرانبهای خود را برای خواندن نوشته­هایی ازین دست هدر دهند. عجیب است که بسیاری از آنها چشم و گوششان را به جریان ادبیاتهایی که اطرافشان در حال شکفتن است چنان با پنبه تپانده­اند که گاهی جدی بودن سلامتیشان نگرانی برانگیز مینماید. اما شاید برای آنها جالب باشد، برای آنها که از دست شما کفری هستند بخاطر امضایتان پای یکی دو فقره پتیشن ویا حمایت از تدریس زبان مادری در مدارس، شاید جالب باشد در مورد انتظارات بر نیامده ادبیات آذربایجان از شما مطلع شوند و اینهمه بر شما نتوفند.

از وقتی که دست بقلم برده­ام همیشه خواسته­ام به شما افتخار کنم، همیشه فکر کرده­ام میشد، آری میشد و حتا بطرز تحسین برانگیزی میشد به شما افتخار کرد اما بگذار کسانی به شما افتخار کنند که برای آنها افتخار آفریدید. لطفن نگویید شرایط اجتماعی –سیاسی اجازه نداده، شرایط اجتماعی –سیاسی این ایران از ابتدای شام رضاخانی هیچگاه به مردم آذربایجان هیچ اجازه و مجوزی روا نداشته، با همه این اوصاف بوده­اند کسانی که عشق زبان و فرهنگ مادری جسارت خطر کردن به آنها داده است. مگر حبیب ساهر، علیرضا نابدل، بولود قاراچورلو و صدها دیگرانی که امروز مینویسند به امید صدور مجوز از شرایط اجتماعی –سیاسی نشستند؟ ولی این هم واقعیتی است که پشت پا زدن به نام و شهرت آسان نیست و بس مشکل است. یادمان باشد و بویژه آنهایی که در این برش از تاریخ قلمشان در خدمت زبان مادری نمی­چرخد هنوز، فردای تاریخ در معرض سوالات بیشمار فرزندان خود خواهند بود، همچنانکه امروز شما هستید وغربال تاریخ داور باانصافی بوده همیشه.

راستی آقای براهنی عزیز، شما چرا بزبان ترکی ننوشتید؟ من تقریبن نمیدانم جواب شما چه خواهد بود اما خودم به خودم چنین جواب میدهم: چون آقای براهنیِ بزرگ عاشق زبان مادریش نیست. همان که همه ادیبان بزرگ دنیا هستند. همان که باید میشدید و نیستید. نه، شما عاشق زبان مادریتان نیستید چون نوشتن بزبانی که از آغاز شام پهلوی معروض انواع تحقیرها و تقبیحها بوده آتش عشقی بزرگ در سینه می­طلبد. بهرحال شما روزی باید به این سوال پاسخ دهید. شما به نکته­ای اشاره کرده­ا­ید که دقیقن درست است. اما چرا چرایش را بیان نکردید. چرا چرایش را مسکوت رها کردید. چرا بحال زار زبان مادریتان نسوختید، چرا و چگونه با این دوری ساختید؟ نکته این نیست که اگر بزبان ترکی نوشته بودید آذربایجان امروز صاحب چندین رمان نویس و منتقد بود، آری این ادعای شما با احتمال بسیار بالا میتوانست محقق شود ویا حداقلش این بود که ادبیات معاصر آذربایجان صاحب رمان نویسی بزرگ بنام دکتر رضا براهنی میشد و من­ها امروز چالش افتخار کردن به شما را نداشتیم. اما نکته دقیقن اینست که دلیل ننوشتنتان را بهتر است خود بیان کنید بلکه درسی باشد تا دیگران اشتباه شما را مرتکب نشوند. و چرا ادبیات ما را از داشتن رمان نویسان و منتقدینی که میتوانستند در سایه قلم توانای شما آثار ادبی گرانی بیافرینند محروم کردید؟ چرا رضا براهنی و غلامحسین ساعدی و مفتون امینی و عمران صلاحی و... ادبیات آذربایجان را در برهوت بی قلمی تنها جا گذاشتند؟ اینرا صمیمانه میپرسم چرا هیچگاه برای سرنوشت زبان مادریتان جدی و مسئولانه نفکریدید؟ با دادن اسامی ترکی به کاراکترها که نمیشود بار مسئولیت را از دوش انداخت. شما بهتر از هرکسی میدانید که نامگذاری اسامی و اماکن ترکی برای کاراکترهای یک اثر خدمت به ادبیات یک ملت نمیتواند بحساب آید. باید که با کلمات، نحو و فضاهای زبانی و بین زبانی یک زبان قلم­ورزی کرد و آن را به چالش کشید.

آری، این سرنوشت تلخ ماست آقای براهنی عزیزمان، از ایام قدیم ادیبان و قلم ورزان ما در راه تنومندی و درشت هیکلی زبان و ادبیات غیر مادری سر از پا نشناخته­اند، و حتا آن خود نیز چماقی شده هر زمان بر فرق ما که، خفه شوید ای آدمهای دست دوّم شما که باشید که ادعا کنید قطران و خاقانی و نظامی مولوی و شیخ اشراق و... ترک بوده­اند؟ عیبی هم ندارد در هر حال آنها شکرینگی فارسی را پاس داشته­اند. دستشان درد نکند شاید! ما حسود نیستیم بدارند پاس و بدارید پاس. ولی ای کاش زبان مادریتان را نیز لحظه­ای پاس میداشتید. تا قلمهایی که بعد از شما میآیند اینهمه در کوره راههای از همه نوعش پر داش و سنگلاخ میان انبوه زخمهاشان دست و پا نزنند.

جناب دکتر براهنی، در واقع ما با این نوشته­ها داریم با خودمان درددل میکنیم. همان خودی که بقول شاعرمان «سهند» هر وقت دیگران به تکّه سفالی احتیاج داشتند، کوزه آب خانه اش را بخاطر آنان شکسته. و البته این درددل را بر ما می بخشید.

با احترام همیشگی

نیگار خیاوی / 1391 تیر ماه




آردینی اوخو
جمعه 10 آذر 1402
بؤلوملر : فلسفی سوزلر,

مخالفان و موافقان سن بازنشستگی چه کسانی بودند؟

0 گؤروش
یازار:‌ امین



مصوبه جدید مجلس در خصوص افزایش سن بازنشستگی با انتقادات زیادی از سوی مردم مواجه شده است اما کدام نمایندگان آذربایجان‌شرقی با این مصوبه مخالف و کدام نمایندگان موافق بوده‌اند؟

مخالفان افزایش سن بازنشستگی

روح الله متفکرآزاد نماینده تبریز، اسکو و آذرشهر

احمد علیرضا بیگی نماینده تبریز، اسکو و آذرشهر

علی علیزاده نماینده مراغه

مهدی اسماعیلی نماینده میانه

یوسف داوودی نماینده سراب

احمد محرم زاده نماینده اهر و هریس

حسین حاتمی نماینده کلیبر،خداآفرین و هوراند

موافقان افزایش سن بازنشستگی

محمدحسین فرهنگی نماینده تبریز، اسکو و آذرشهر

محمدرضا میرتاج الدینی نماینده تبریز، اسکو و آذرشهر

سیدمرتضی حسینی نماینده میانه

محمد باقری بناب نماینده بناب

عدم مشارکت

جعفر راستی نماینده شبستر

عدم حضور

حمزه امینی نماینده هشترود و چاراویماق

نمایندگانی چون مسعود پزشکیان، علیرضا منادی و... رای‌شان را در سامانه شفافیت آرا ثبت نکرده‌اند ومشخص نیست به این مصوبه رای مثبت داده‌اند یا منفی.



آردینی اوخو
پنجشنبه 9 آذر 1402
بؤلوملر : گون سوزلری,

بو انتخابات نئچه خرجی اولاجک : قابیلی یوخدو 2 مین میلیارد تومن اونون 347 میلیارد تومنی شورای نگهبانا وئریلجک رد صلاحیت لر گورا !

0 گؤروش
یازار:‌ امین



در قانون بودجه ۱۴۰۲، دولت بیش از ۲ هزار میلیارد تومان برای برگزاری انتخابات سال جاری تعیین کرده است. براساس آخرین اطلاعات منتشر شده از قانون بودجه ۱۴۰۲، نشان می‌دهد که دولت سیزدهم رقم ۲ هزار و ۱۴۷ میلیارد تومان را برای برگزاری دوازدهمین دوره انتخابات مجلس و ششمین دوره انتخابات مجلس خبرگان رهبری تعیین کرده است. از این رقم حدود ۱۸۰۰ میلیارد تومان به وزارت کشور اختصاص خواهد یافت و ۳۴۷ میلیارد تومان آن نیز در اختیار شورای نگهبان قرار خواهد گرفت.

آردینی اوخو
چهارشنبه 1 آذر 1402
بؤلوملر : گون سوزلری,

شایسته سالاری را با خالص سازی اشتباه نگیریم

0 گؤروش
یازار:‌ امین

«آقای محصولی ادعا دارد که خالص سازی یعنی شایسته سالاری اما ما مخالف این حرف و منطق هستیم. خالص سازی او، از همان مظلوم کردن حمید و مهدی باکری شروع شد و اتفاقا خود ایشان هم شروع کرد. خالص سازی مخالف عدالت است، یعنی افراد حلقه خاص یعنی حلقه ارومیه بر مملکت حاکم شوند، بقیه آدم ها هم هیچ. خالص سازی کرامت انسان ها را هدف قرار داده است و می گوید انسان ها لیاقت و شایستگی هم داشته باشند ولی آدم ما نباشند در مدار مدیریت قرار نمی گیرند.

حلقه‌ای در مقطعی رویش کرده و طی سال های اخیر نیز در قالب جبهه پایداری خود را نشان داد و نمود پیدا کرده است، اینها اکنون مهندسی خالص‌سازی کشور را انجام می دهند. یعنی بر مراکز تولید ثروت خیمه زده و به نفع گروه و حزب خودشان چپاول می کنند و هر چه آدم عاقل، شایسته و فرهیخته را حذف کرده و به حاشیه می رانند؛ از اساتید دانشگاه گرفته تا شخصیت های سیاسی، افراد موثر فرهنگی و حتی در حوزه علمیه در حال خالص سازی هستند و بسیاری را کنار می‌گذارند. این جریان فکری یک حلقه در قم داشت و یک حلقه دیگر در ارومیه که در نهایت در جبهه پایداری به یکدیگر متصل شدند. با غفلت از حکمرانی این جریان، توانستند برخی نهادهای دولتی در کشور را در اختیار بگیرند و با تکیه بر این نهادهای دولتی سرانجام توانستند دولت، مجلس، صداوسیما، کیهان و نهادهای دیگر را در اختیار بگیرند و پشتوانه مالی نیز که دارند.»

آردینی اوخو
چهارشنبه 1 آذر 1402
بؤلوملر : گون سوزلری,

مسعود پزشکیان بو سوزو حق دی

0 گؤروش
یازار:‌ امین

مسعود پزشکیان بوگون سوزلری کوزلیدی  کی آرمان امروز روزنامه سینده دئدی :
دانیشان آدمدان قوخمویون !!


http://gunsuzlari.arzublog.com/uploads/gunsuzlari/pezeshkyan.jpg

«مسعود پزشکیان»، نمانیده مردم تبریز در مجلس گفت: «با این نگاهی که در کشور وجود دارد، فکر نمی کنم جسارت آزاد کردن فضای مجازی را داشته باشیم و افرادی می‌توانند این کار کنند که خودشان ذهن باز و اندیشه لازم در پاسخ گویی به مشکلات را داشته باشند و کسانی که از نظر علمی و کارشناسی ضعیف هستند اجازه نخواهند داد، مطالبی مطرح شود که آنها را زیر سوال ببرد و این مساله باعث می‌شود که اجازه باز شدن فضا را ندهند.

مردم به هر شکلی از اینترنت استفاده می‌کنند و این محدودیت‌ها فقط نگرانی را افزایش می دهد. در صدر اسلام تنها کار روسای قبایل در برابر رسول خدا(ص) این بود که اجازه ندهند سخنی بگوید اما ما الان می ترسیم یک عده حرف بزنند و به جای اینکه حرف حق را بگوییم و عادلانه صحبت کنیم، از کسی که می خواهد حرف حق بزند می ترسیم. درحالی که اگر او حرف حقی می زند و ما اشکال داریم، پس باید خودمان را اصلاح کنیم اما اگر حرف اشتباهی می‌زند، فضای مجازی فرصتی برای ما است تا آنها را افشا کنیم.»





آردینی اوخو
چهارشنبه 1 آذر 1402
بؤلوملر : گون سوزلری,

سئچگی (انتخابات) سوزلری

0 گؤروش
یازار:‌ امین




خباز نماینده ادواری مجلس :
رد صلاحیت شدم چون مجلس دنبال نمایندگان مطیع است

اللهویردی دهقانی نماینده ورزقان خاروانا:
بخاطر دخالت در انتصابات ، رد صلاحیت شدم

نامه اعتراضی علی مطهری به هیات نظارت: موافق نبودن با نظر ولی فقیه، به معنای عدم وفاداری نیست /کاسه داغتر از آش شده‌اید

کرباسچی: هیات‌های اجرایی تحت تأثیر حب‌وبغض‌ها عمل می کنند/ دولت به دنبال انتخابات پرشور نیست

نوری قزلجه: دلیل ردصلاحیتم انتقام جویی دولت است /هدفشان خالص سازی است


محمدرضا خباز، عضو شاخص حزب اعتماد ملی و چهره‌های رد صلاحیت شده توسط هیأت اجرایی به خبرگزاری خبرآنلاین می‌گوید: «وقتی دولت و در نهایت حاکمیت تصمیم می‌گیرد که نظامی‌ها را سرکار بیاورد، انتظار هم می‌رود که آن‌ها بر مبنای نگاه خودشان تایید و رد صلاحیت‌ها را انجام دهند. یکی از بحث‌های همیشگی ما این است که: «هرکسی را بهر کاری ساختند.» نظامی‌ها باید در داخل پادگان‌ها باشند. اگر نظامیان در جایگاه سیاست‌مداران قرارگیرد نتیجه‌اش می‌شود این‌که نگاهشان به زیرمجموعه، ملت و کشور نگاه پادگانی است. نگاه آن‌ها جوری است که فکر می‌کنند افراد باید کاملا مطیع و منقاد باشند.»

الهویردی دهقانی، نماینده آذربایجان شرقی (ورزقان) نیز که در لیست ردصلاحیت شدگان حضور دارد نیز معتقد به مهندسی شدن انتخابات از سوی هیات های اجرایی است و می گوید حتما اعتراض خواهد کرد.

مشروح گفتگوی محمدرضا خباز و الهویردی دهقانی با خبرگزاری خبرآنلاین را بخوانید؛

***********

* آقای خباز! اسم شما نیز در لیست ردصلاحیت ها آمده است، علت رد صلاحیت شما چه بود؟

رد صلاحیت من به استناد بند ۲ ماده ۳۱ بود، عدم التزام عملی به نظام جمهوری اسلامی ایران.

۷ بار کاندیدا شدم و هر بار تایید صلاحیت شدم اما...

* رد صلاحیتتان در این مرحله برای خودتان قابل پیش‌بینی بود یا ...؟

دفعه اولی نبود که من کاندیدا می‌شدم. تا به‌ امروز ۷بار کاندیدا شده‌ام و هر ۷ بار هم در حوزه انتخابیه؛ یعنی در هیئت اجرایی و هم در شورای نگهبان که دقیق‌تر عمل می‌کند تایید شده‌ام. دور اولی که کاندیدا شدم کسی را نمی‌شناختم ولی با این‌حال هیئت اجرایی شهرستان و استان مرا تایید کردند، اما این‌بار هیئت اجرایی مرا رد کرده است. یعنی جایی‌که انتظار می‌رفت دقت و اطلاعات بیشتر و وسیع‌تری داشته باشند و در گذشته مرا تایید کرده بودند.

* آقای خباز، نوع چینش اعضای هیات اجرایی تا چه میزان در این موضوع تاثیرگذار بود؟

این موضوع از قبل قابل پیش‌بینی بود. وقتی دولت تصمیم می‌گیرد که نظامی‌ها را سرکار بیاورد، انتظار هم می‌رود که آن‌ها بر مبنای نگاه خودشان تایید و رد صلاحیت‌ها را انجام دهند. یکی از بحث‌های همیشگی ما این است که: «هرکسی را بهر کاری ساختند.»

اگر نظامیان در جایگاه سیاست‌مداران قرار گیرند نتیجه‌اش می‌شود این‌که نگاهشان به زیرمجموعه، ملت و کشور نگاه پادگانی است. نگاه آن‌ها جوری است که فکر می‌کنند افراد باید کاملا مطیع باشند.

گویا آقایان از روحیه ما در دفاع از حقوق مردم بدشان می‌آید

من به‌عنوان فردی که قبل از انقلاب، در حین انقلاب، جنگ و بعد از جنگ در خدمت نظام بودم هرگاه انتقادی از دولت‌مردان داشتم صریحا بیان می‌کردم و هیچ ابایی از آن نداشتم حتی در دولت مورد علاقه خودم که بیشترین نزدیکی را به آن داشتم؛ یعنی دولت خاتمی، هم از سه وزیر ایشان سوال کردم و آن‌ها را به صحن مجلس بردم. به‌عنوان مثال علیه موسوی لاری، خرم، جهانگیری، شریعتمداری و وزیر نیرو و چند وزیر دیگر در زمان تایید صلاحیت در حضور خاتمی صحبت کردم.

ما نماینده مردم هستیم و عادت نداریم پای دفاع از حقوق مردم که پیش می‌آید دوست‌بازی و رفیق‌بازی را بر خواسته و نظر مردم ترجیح دهیم. ما چنین روحیه‌ای داریم و گویا آقایان هم از این روحیه ما بدشان می‌آید و نمایندگانی می‌خواهند که کاملا مطیع باشند و از بالا به پایین اداره شوند.

وقتی کسی نماینده مردم می‌شود طبق قانون اساسی اختیاراتی دارد و باید از آن اختیارات استفاده کند و اگر چنین نکند به ملت و کشور لطمه وارد می‌شود و چون این آقایان چنین احتمالاتی می‌دادند پس طبق آن عمل هم کردند.

ردصلاحیت های از سوی هیات اجرایی از پیش تعیین شده بود

* یعنی فکر می‌کنید که برنامه‌ای از پیش تعیین شده برای رد صلاحیت منتقدان وجود داشت؟

یقینا این‌طور است. از ابتدا آوردن این مجموعه از سوی دولت در همه استان‌ها و شهرستان‌ها نشان‌دهنده این بود که قصد دارند با نگاه ضربتی، مسئله سیاسی را اداره کنند در صورتی‌که چنین کاری اشتباه بزرگی است.

این نوع نگاه برای مسائل سیاسی و اداره کشور مفید نیست و بی دلیل نبود که امام در وصیت‌نامه سیاسی و الهی خود کشور را از بعضی چیزها بر حذر می‌داشت، خصوصا از دخالت نظامیان در مسائل سیاسی که در این باره هشدار می‌دادند که اتفاق نیفتد چون اگر اتفاق بیفتد و نظامی‌ها در مسائل سیاسی تصمیم‌ساز و تصمیم‌گیر باشند حتما آثار منفی بار خواهد آورد. به نظر من تصمیمات امروز از همان آثار منفی است.

می گویند در انتصابات دخالت کرده ام، پس ردصلاحیت می شوم

الهویردی دهقانی، نماینده آذربایجان شرقی (ورزقان)، از دیگر نمایندگانی است که توسط هیأت اجرایی وزارت کشور رد صلاحیت شده است. او در گفتگو با خبرآنلاین از علت رد صلاحیت خود می‌گوید.

* آقای دهقانی، علت رد صلاحیت شما چه بود؟

به من می‌گویند شما در انتصابات شهرستان دخالت داشتید.

* به نظر شما چقدر نحوه چینش هیأت اجرایی در رد صلاحیت شما تاثیر داشت؟

صددرصد، مهندسی انتخابات در تهران و شهرستان اتفاق افتاده است.

* اعتراض می‌کنید؟

بله


آردینی اوخو
جمعه 26 آبان 1402
بؤلوملر : گون سوزلری,

نوری نماینده بستان آباد: به دنبال یک انتخابات مهندسی شده هستند

0 گؤروش
یازار:‌ امین


دولت خیلی رو بازی کرد و نشان داد که دنبال چیست!/ یک عضو جبهه پایداری توصیه می‌کند چه کسانی را رد کنیم بعد هیأت‌های اجرایی دولت هم همان‌ها را رد می‌کنند!
غلامرضا نوری قزلجه نماینده مردم بستان آباد و رئیس فراکسیون مستقلین مجلس یازدهم از جمله افرادی است که صلاحیت او توسط هیأت‌های اجرایی انتخابات برای کاندیداتوری در انتخابات اسفند ماه، رد شده است. وی از نمایندگان مستقل و غیروابسته به جناح اکثریت پارلمان است که از منتقدین جدی دولت در مجلس یازدهم به شمار می‌رود و مخالفتش با طرح‌هایی جنجالی مانند طرح صیانت از فضای مجازی را در کارنامه دارد. وی از مخالفان طرح اصلاح قانون انتخابات نیز به شمار می‌رود. برخی معتقدند که نوع فعالیت و موضع‌گیری‌های وی در مجلس یازدهم که خلاف جریان یکدست حاکم است موجبات این رد لاحیت شده است.

رئیس فراکسیون مستقلین مجلس در گفتگوی اختصاصی با خبرنگار پارلمانی وقایع روز در پاسخ به این سوال که آیا با آغازی این‌چنینی برای برگزاری انتخابات پیش‌رو، آیا می‌توان گفت که در اسفند ماه، به معنای واقعی کلمه انتخاباتی برگزار می‌شود یا خیر؟ گفت: اگر بنا بر سلیقه دولت باشد ظاهرا نه، ولی انشاالله حتما سلیقه نظام بر برقراری انتخابات است.

نوری در پاسخ به این سوال که به عقیده برخی افراد، عملکرد جاری هیأت‌های اجرایی وزارت کشور به جامعه و نمایند‌گان پیام بدی با این مضمون می‌دهد که اگر منتقد و معترض باشید، حذف خواهید شد، نظر شما در این رابطه چیست؟ نیز گفت: قطعا همین‌طور است، متأسفانه معنی و مفهوم این اقدام دولت همین است. از اول هم می‌دانستیم که جریان دولت و جریان خالص‌ساز به دنبال یک انتخابات مشارکتی نیستند اینان به دنبال یک انتخابات مهندسی شده هستند و اتفاقا دولت خیلی هم رو بازی کرد و نشان داد که دنبال چیست. یک عضو جبهه پایداری توصیه می‌کند چه کسانی را رد بکنیم بعد هیأت‌های اجرایی دولت هم همان‌ها را رد می‌کنند.

وی افزود: به عنوان مثال با توجه به آمار فعلی نزدیک شاید حدوده یک سوم از نامزد‌ها به نوعی از این مرحله ریزش داشته‌اند. خب این‌ها نشان از یک اقدامی دارد که آن اقدام، انتخابات مشارکتی و انتخابات واقعی را تعقیب نمی‌کند.

رئیس فراکسیون اقلیت مجلس ادامه داد: ولی من مطمئنم که مسیر اصلاح می‌شود و به این منوال جلو نخواهد رفت، چون این شرایط خیلی برای کشور خطرناک است. اگر بگوییم سال نیکو رو از بهار باید شناخت، خیلی سال خوبی نخواهد بود از این بهارش که پیداست، ولی من باز امیدوارم مسیر اصلاح بشود و با این رویه جلو نرود.

نماینده مردم بستان آباد در پاسخ به این سوال که به نظرتان اصلاح این رویه به چه شکل باید محقق شود؟ تأکید کرد:  با دقت بیشتر هیأت‌های نظارت و شورای نگهبان و مدیریت آن‌ها به نظرم انشاالله مسیر اصلاح می‌شود.

آردینی اوخو
جمعه 26 آبان 1402
بؤلوملر : گون سوزلری,

چیلله و چرشنبه سوری نین آدی چوورلوب قویولور روز تکریم همسایگان

0 گؤروش
یازار:‌ امین

اللاه ایشیزه نجات وئرسین ائله بو میلتین بیرینجی مشکولون حل ائله دیز ساغولون
کوپون شورای عالی انقلاب فرهنگینین بئکارچیلیغین سیز باخینه
من اولوم بولار بیر ایش تاپین دئیه سن چوخ بئکار قالیب لار


بر اساس تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی ایران، آیین شب یلدا به «روز ترویج فرهنگ میهمانی و پیوند با خویشان» و چهارشنبه‌سوری به «روز تکریم همسایگان»‌ تغییر نام یافتند.

به گزارش رسانه‌های ایران، از سال 1403 دو آیین ایرانی شب یلدا و چهارشنبه‌سوری با عنوان‌های جدید در تقویم رسمی ایران ثبت خواهند شد.

آردینی اوخو
سه شنبه 23 آبان 1402
بؤلوملر : گولملی سوزلر,

علیرضا بیگی : افشا ماشین های شاسی مجلس، شد ارتکاب به جرم علیه امنیت ملی

0 گؤروش
یازار:‌ امین

با اقای بیگی حال میکنم مثل گوسفند نمیرود بنشیند مجلس و حقوق و دریافتی های دیگرش رو بگیره و بعد بیاد ژشت روشنفکری بگیره اقای بیگی شما اگه رد صلاحیت هم بشین لایق اون بالاهایی شما جواب اعتماد ما رو دادی و بالاتر از اینا در حالی که میتونستی شاسی بلندتو بگیری و ساکت باشی به نفع ما ملت این جرات داشتی جلوی یک مجلس و دولت از حق حرف بزنی ممنون

علیرضا بیگی گفت: من به واسطه ارتکاب به جرم علیه امنیت ملی و با استناد به بند ۴ ماده ۳۳ قانون انتخابات رد صلاحیت شده ام. یعنی من محکومیتی دارم که به واسطه آن رد صلاحیت شده ام. درحالیکه من دارای گواهی عدم سوءپیشینه از قوه قضاییه بودم. بدون این گواهی نمی‌توانستم مرحله ثبت نام را پشت سر بگذارم.



علیرضا بیگی، نماینده تبریز که کاندیدای دوازدهمین دوره انتخابات مجلس بود، توسط هیات اجرایی رد صلاحیت شده در گفت‌وگو با هفت صبح به افشاگری درباره علت رد صلاحیت خود پرداخته است. 

به گزارش هفت صبح، بخش‌های مهم این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید: 

 

  • توسط هیات اجرایی نامه ای که فرمانداری تبریز در رد صلاحیت اینجانب ابلاغ کرده است حکایت از این می کند که من به واسطه ارتکاب به جرم علیه امنیت ملی و با استناد به بند ۴ ماده ۳۳ قانون انتخابات رد صلاحیت شده ام. یعنی من محکومیتی دارم که به واسطه آن رد صلاحیت شده ام. درحالیکه من دارای گواهی عدم سوء پیشینه از قوه قضاییه بودم. بدون این گواهی نمی توانستم مرحله ثبت نام را پشت سر بگذارم.
  • تنها پرونده قضایی من مربوط به شکایت شخص وزیر پیشین صمت است. زیرا من فقط سوال کرده بودم چه رابطه ای بین واگذاری این خودرو ها با استیضاح وزیر صمت در سال ۱۴۰۱ وجود دارد؟! من به واسطه آن شکایت در دادگاه بدوی به یک سال حبس محکوم شده ام در حالی که پرسیدن این سوال حق و وظیفه هر نماینده مجلس است! البته رای دادگاه بدوی رای قطعی محسوب نمی شود و رای دادگاه تجدید نظر پیش رو است.
  • لذا استناد هیات نظارت بر انتخابات تبریز، به این بند از قانون انتخابات اشتباه است زیرا من محکومیتی ندارم و محکومیتی بر اثر ارتکاب جرم علیه امنیت ملی وجود ندارد! اشتباهی به این فاحشی نمی تواند فقط در چهارچوب رای هیات نظارت استان باشد به نظر من این رد صلاحیت ها اعمال نظری از طرف وزارت کشور است. به واسطه تصمیم تعدادی از نمایندگان از جمله اینجانب برای استیضاح وزیر کشور، احتمالا ایشان به این وسیله تسویه حساب می کند.
  • بسیاری از نماینده های انقلابی، عدالت خواهان و کسانی که داعیه مبارزه با فساد داشتند و در این خصوص اظهار فضل می کردند در این فقره سکوت کردند!
  • مساله واضح و روشن بود. دو دختر چوپان از کوهدشت لرستان با بهمن موتور قرارداد امضا کرده بودند و ۳۰۰ دستگاه ماشین شاسی بلند خریداری کرده اند. وقتی این ۳۰۰ دستگاه به طور مستقیم از پارکینگ نمایندگان مجلس، تعدادی از بستگان آن ها و کارمندان مجلس سر در می آورد؛ یعنی بوی فساد آنقدر شدید است که بعید است بشود انکار کرد، ولی مجلس و شخص رییس مجلس سکوت کرد. موضوع شاسی بلند ها مورد تصدیق و تایید تعدادی از نمایندگان و همکاران ما قرار گرفت. ولی واکنش رییس مجلس در این خصوص قطع سامانه و میکروفن اینجانب به مدت ۴۰ روز بود!
  • آن خودرو ها در دست عده ای از نمایندگان مجلس بود، من وظیفه نظارت را از مجلس و از جمع همکاران خودم شروع کرده بودم. ولی مجلس به جای بررسی اصل موضوع، مصونیت نماینده را بر می دارد. بیش از شش ماه از آن ماجرا گذشته است. جز محکومیت من به یک سال زندان در دادگاه بدوی، در ماجرای شاسی بلند ها هیچ رسیدگی قضایی به موضوع و مساله اصلی نشده است. اگر بنا است شخصیتی سیاسی کنار گذاشته شود، این حذف باید با اراده مردم صورت بگیرد. مردم حق انتخاب دارند و با این حق انتخاب یکی پیروز می شود و دیگری حذف خواهد شد. باید اجازه داد مردم انتخاب کنند و کنار گذاشتن شخصیت ها به دور از اراده مردم نباشد.
  • مجلسی که مدعی شفافیت است هنوز تکلیف ماجرای خودرو های شاسی بلند و نمایندگان خودش را معلوم نکرده است. اعتبار مجلس به واسطه موضوع شاسی بلند ها مورد تردید قرار گرفت. هنوز در این رابطه از هیچ کسی سوالی نشده است!
  • ابتدا باید معاون مجلس که ذیل نامه به بهمن موتور که با سر برگ های این شرکت معلوم‌الحال، اسامی را ذکر کرده و آن ها را به بهمن موتور معرفی کرده بود و امضا و مهر مجلس پای این نامه است مورد بازخواست قرار بگیرد و از وی سوال شود چه کسانی را و بر چه مبنایی، برای تحویل گرفتن خودرو به این شرکت معرفی کرده است؟ ...
  • معاون مجلس در شرکت دیگری با اعضای بهمن موتور شریک است و من تمامی مستندات را به هیات نظارت، هیات رییسه و دادگاه تحویل داده ام. ولی بنا نیست حقیقت در مورد شاسی بلند ها اعلام شود. تمام قول ها برای بررسی شفاهی است.

آردینی اوخو
سه شنبه 23 آبان 1402
بؤلوملر : گون سوزلری,

جنایت در شهر معروف باغ‌های میوه (خوی)

0 گؤروش
یازار:‌ امین

بهاره شبانکارئیان  (روزنامه اعتماد )
اواسط آبان، دختری ۱۴‌ساله در بخش فیرورق شهرستان خوی واقع در استان آذربایجان غربی توسط مردی ناشناس به‌طور فجیعی به قتل رسید. «محیا.ن» ظهر روز حادثه در حال بازگشت به خانه بود که ناگهان توسط «فرهاد.ک» با چاقو تهدید و سپس به قتل رسید. برخی اهالی که متوجه ماجرا شده بودند از سوی متهم تهدید شدند که اگر کلامی از ماجرا به کسی حرفی بزنند، کشته خواهند شد. ساعاتی پس از مفقود شدن محیا، خانواده او نگران شدند و شروع به پرس و جو از اهالی کردند. آنها در حین پرس و جو از طریق برخی اهالی مطلع می‌شوند که دخترشان آخرین بار در یکی از جاده‌های اطراف فیرورق دیده شده است. خانواده محیا، تمام باغ‌های اطراف جاده را گشته، ولی در نهایت با جسد دخترشان روبه‌رو و موضوع را به پلیس اطلاع می‌دهند. کیومرث پاکدل، فرمانده انتظامی خوی در مورد این حادثه گفته که «شامگاه پنجشنبه ۱۸ آبان خبر قتل دختر جوانی در یکی از باغ‌های اطراف فیرورق به پلیس اعلام شد و رسیدگی به پرونده در دستور قضایی و انتظامی خوی قرار گرفت. پس از شناسایی و دستگیری یکی از عاملان قتل، متهم اصلی پرونده نیز که متواری شده بود، دستگیر و تحویل مراجع قضایی شد.» این در حالی است که پلیس درباره عاملان قتل و انگیزه متهم تاکنون توضیحی نداده است.
یک منبع آگاه که نخواست نامش در گزارش عنوان شود در مورد جزییات بیشتر به «اعتماد» می‌گوید: «روز حادثه محیا همراه یکی از دوستانش در حال قدم زدن کنار باغ‌های میوه فیرورق بوده که فرهاد؛ متهم اصلی را می‌بیند. متهم به او می‌گوید؛ اینجا چه کار دارید؟ اما محیا جواب متهم را می‌دهد. به همین خاطر فرهاد به سمت محیا حمله می‌کند. در همین حین دوست محیا فرار می‌کند و به سمت مدرسه اشرفی اصفهانی می‌رود. همیشه کنار مدرسه مردی به نام اکبر می‌ایستد و سیب‌های زیر‌درختی باغ‌های اطراف را از کشاورزان خریداری می‌کند. دوست محیا، ماجرا را برای اکبر تعریف و می‌گوید؛ فرهاد با چاقو به سمت محیا حمله و او را تهدید به مرگ کرده است. اکبر سریع خودش را به آنجا می‌رساند، اما فرهاد او را هم به مرگ تهدید و او هم فرار می‌کند. فرهاد با چاقو محیا را به قتل می‌رساند و او را به آتش می‌کشد. متهم پس از این اقدام هولناک نزد فردی به نام «اردشیر.گ» می‌رود و ماجرا را برای او تعریف می‌کند و به اردشیر می‌گوید؛ من می‌خواهم فرار کنم و تو شتر دیدی، ندیدی... متهم به برادرش زنگ می‌زند و برادرش او را با موتور به سلماس می‌رساند. شب حادثه پلیس برادر فرهاد را بازداشت می‌کند و او هم به ماموران اظهار می‌کند که فرهاد به سمت سلماس متواری شده است.» این منبع آگاه در ادامه می‌گوید: «هنوز بازسازی صحنه جرم صورت نگرفته و متهم نیز در مورد انگیزه‌اش فعلا گفته که محیا به او بی‌ادبی کرده است. همچنین در اعترافتش به ماموران گفته؛ مرا اعدام کنید تا راحت شوم. متهم یکی، دو سال پیش یک سگ و توله‌اش را زنده زنده آتش زد، اما خب پرونده مختومه شد.»
 
فصل دوم: وقتی محیا دیر کرد
از اهالی سراغ او را گرفتند
پدر مهیا حال مساعدی ندارد. با این حال توضیحات کوتاهی ارایه می‌دهد. او در مورد حادثه رخ داده به «اعتماد» می‌گوید: «محیا فرزند آخرم بود. آن روز ظهر به همراه دوستش به کتابخانه رفته بود. در حال بازگشت به خانه متهم را می‌بیند و او هم بدون هیچ دلیلی به دخترم حمله و گوش او را می‌برد و دخترم را به قتل و سپس به آتش می‌کشد. وقتی ما متوجه شدیم محیا دیر کرده و به خانه نیامده از اهالی سراغ او را گرفتیم. تا اینکه متوجه شدیم او توسط فرهاد در اطراف باغ‌های میوه تهدید و به قتل رسیده است. متهم بعد از قتل دخترم را آتش زده است. ما اصلا هیچ خصومتی با قاتل نداشتیم. نمی‌دانم چرا متهم این جنایت را مرتکب شده است!»
 
فصل سوم: خانه‌مان در خوی به خاطر زلزله خراب شده، برای همین مجبور شدیم به خانه برگردیم
عموی محیا نیز در مورد این جنایت که بدون انگیزه مشخصی رخ داده به «اعتماد» می‌گوید: «محیا هنگام برگشت به خانه تصمیم می‌گیرد از یک راه میانبر که جزو کمربندی شهر به حساب می‌آید، برگردد. آنجا فرهاد محیا را می‌بیند و بعد از حمله با چاقو، با سنگ به سر محیا ضربه محکم می‌زند. سه، چهار روز پیش پزشکی قانونی بودیم. آنجا به ما گفتند؛ متهم با سنگ به سر مقتول ضربه زده است. سپس چوب و برگ درختان را روی پیکر بی‌جان برادرزاده‌ام ریخته و او را به آتش کشیده است. متهم همشهری‌مان است و او را می‌شناسیم؛ متاهل است و دو فرزند دارد، ولی نمی‌دانیم چرا این کار را کرده است. شنبه، پزشکی قانونی جنازه محیا را به ما تحویل داد و او را به خاک سپردیم.» او در ادامه می‌گوید: «قبلا متهم یک سگ و توله‌اش را آتش زده بود. قاضی در مورد پرونده‌اش حکم داد، اما بزرگان محل پیش قاضی رفتند و ریش سفیدی کردند تا او بخشیده شود. قاضی هم متهم را بخشید و بازداشت نشد.»
 
فصل آخر: از ابتدای آبان تاکنون دست کم 9 زن و دختر توسط مردان به قتل رسیدند
بررسی «اعتماد» از اخبار منتشر شده نشان می‌دهد که از ابتدای آبان‌ماه تاکنون دست کم 9 زن و دختر توسط «همسر و برادر» خود در شهرهای «امیدیه، بابل، انزلی، زابل و شیراز» با انگیزه‌های ناموسی یا اختلافات خانوادگی به قتل رسیدند، اما مورد آخر؛ قتل محیا در شهرستان فیرورق استثنا بود. این دختر 14‌ساله توسط مردی از اهالی فیرورق با انگیزه نامشخص به قتل رسید.
هفته اول آبان‌ماه زنی جوان در شهرستان امیدیه به دست برادرش با شلیک دو گلوله به قتل رسید.
۶ آبان‌ماه زنی ۲۰‌ساله اهل ارومیه توسط برادرش با انگیزه ناموسی خفه و به قتل رسید.
8 آبان‌ماه زنی ۳۷ ساله با ضربه‌های چاقو در شهر بابل توسط همسرش به قتل رسید. متهم پس از به قتل ر‌ساندن همسرش، سراغ مادر سالمند خود رفت و او را نیز به قتل رساند و بعد هم خودکشی کرد.
۱۱ آبان‌ماه زنی جوان اهل روستای بشمن از توابع انزلی استان گیلان در بیمارستان جانش را از دست داد. این زن جوان در اواخر مهر‌ماه توسط همسرش با انگیزه ناموسی به آتش کشیده شده بود.
۱۵ آبان‌ماه فرمانده انتظامی سیستان و بلوچستان اعلام کرد که دختری ۱۶‌ساله در زابل توسط همسرش با سلاح کلت کمری به دلیل اختلافات خانوادگی به قتل رسیده است.
۱۶ آبان‌ماه فرمانده انتظامی شیراز اعلام کرد که یک مرد همسر و دختر هشت ساله خود را به قتل رساند. متهم پس از بازداشت، مشکلات خانوادگی را انگیزه خود برای انجام این اقدام عنوان کرده است.
18 آبان‌ماه دختری 14‌ساله اهل شهرستان فیرورق خوی توسط مردی از اهالی شهرشان با انگیزه نامشخص به قتل رسید. هرچند شنیده‌ها حاکی است که متهم انگیزه خود را از قتل محیا، بی‌ادبی او عنوان کرده است.
 

آردینی اوخو
سه شنبه 23 آبان 1402
بؤلوملر : گون سوزلری,