گون سوزلری

بو وبلاق دا تورک لرین گونده لیک دغدغه لریندن دانیشیب و بحث ائلیریک

مسعود پزشکیان بو سوزو حق دی

0 گؤروش
یازار:‌ امین

مسعود پزشکیان بوگون سوزلری کوزلیدی  کی آرمان امروز روزنامه سینده دئدی :
دانیشان آدمدان قوخمویون !!


http://gunsuzlari.arzublog.com/uploads/gunsuzlari/pezeshkyan.jpg

«مسعود پزشکیان»، نمانیده مردم تبریز در مجلس گفت: «با این نگاهی که در کشور وجود دارد، فکر نمی کنم جسارت آزاد کردن فضای مجازی را داشته باشیم و افرادی می‌توانند این کار کنند که خودشان ذهن باز و اندیشه لازم در پاسخ گویی به مشکلات را داشته باشند و کسانی که از نظر علمی و کارشناسی ضعیف هستند اجازه نخواهند داد، مطالبی مطرح شود که آنها را زیر سوال ببرد و این مساله باعث می‌شود که اجازه باز شدن فضا را ندهند.

مردم به هر شکلی از اینترنت استفاده می‌کنند و این محدودیت‌ها فقط نگرانی را افزایش می دهد. در صدر اسلام تنها کار روسای قبایل در برابر رسول خدا(ص) این بود که اجازه ندهند سخنی بگوید اما ما الان می ترسیم یک عده حرف بزنند و به جای اینکه حرف حق را بگوییم و عادلانه صحبت کنیم، از کسی که می خواهد حرف حق بزند می ترسیم. درحالی که اگر او حرف حقی می زند و ما اشکال داریم، پس باید خودمان را اصلاح کنیم اما اگر حرف اشتباهی می‌زند، فضای مجازی فرصتی برای ما است تا آنها را افشا کنیم.»





آردینی اوخو
چهارشنبه 1 آذر 1402
بؤلوملر : گون سوزلری,

سئچگی (انتخابات) سوزلری

0 گؤروش
یازار:‌ امین




خباز نماینده ادواری مجلس :
رد صلاحیت شدم چون مجلس دنبال نمایندگان مطیع است

اللهویردی دهقانی نماینده ورزقان خاروانا:
بخاطر دخالت در انتصابات ، رد صلاحیت شدم

نامه اعتراضی علی مطهری به هیات نظارت: موافق نبودن با نظر ولی فقیه، به معنای عدم وفاداری نیست /کاسه داغتر از آش شده‌اید

کرباسچی: هیات‌های اجرایی تحت تأثیر حب‌وبغض‌ها عمل می کنند/ دولت به دنبال انتخابات پرشور نیست

نوری قزلجه: دلیل ردصلاحیتم انتقام جویی دولت است /هدفشان خالص سازی است


محمدرضا خباز، عضو شاخص حزب اعتماد ملی و چهره‌های رد صلاحیت شده توسط هیأت اجرایی به خبرگزاری خبرآنلاین می‌گوید: «وقتی دولت و در نهایت حاکمیت تصمیم می‌گیرد که نظامی‌ها را سرکار بیاورد، انتظار هم می‌رود که آن‌ها بر مبنای نگاه خودشان تایید و رد صلاحیت‌ها را انجام دهند. یکی از بحث‌های همیشگی ما این است که: «هرکسی را بهر کاری ساختند.» نظامی‌ها باید در داخل پادگان‌ها باشند. اگر نظامیان در جایگاه سیاست‌مداران قرارگیرد نتیجه‌اش می‌شود این‌که نگاهشان به زیرمجموعه، ملت و کشور نگاه پادگانی است. نگاه آن‌ها جوری است که فکر می‌کنند افراد باید کاملا مطیع و منقاد باشند.»

الهویردی دهقانی، نماینده آذربایجان شرقی (ورزقان) نیز که در لیست ردصلاحیت شدگان حضور دارد نیز معتقد به مهندسی شدن انتخابات از سوی هیات های اجرایی است و می گوید حتما اعتراض خواهد کرد.

مشروح گفتگوی محمدرضا خباز و الهویردی دهقانی با خبرگزاری خبرآنلاین را بخوانید؛

***********

* آقای خباز! اسم شما نیز در لیست ردصلاحیت ها آمده است، علت رد صلاحیت شما چه بود؟

رد صلاحیت من به استناد بند ۲ ماده ۳۱ بود، عدم التزام عملی به نظام جمهوری اسلامی ایران.

۷ بار کاندیدا شدم و هر بار تایید صلاحیت شدم اما...

* رد صلاحیتتان در این مرحله برای خودتان قابل پیش‌بینی بود یا ...؟

دفعه اولی نبود که من کاندیدا می‌شدم. تا به‌ امروز ۷بار کاندیدا شده‌ام و هر ۷ بار هم در حوزه انتخابیه؛ یعنی در هیئت اجرایی و هم در شورای نگهبان که دقیق‌تر عمل می‌کند تایید شده‌ام. دور اولی که کاندیدا شدم کسی را نمی‌شناختم ولی با این‌حال هیئت اجرایی شهرستان و استان مرا تایید کردند، اما این‌بار هیئت اجرایی مرا رد کرده است. یعنی جایی‌که انتظار می‌رفت دقت و اطلاعات بیشتر و وسیع‌تری داشته باشند و در گذشته مرا تایید کرده بودند.

* آقای خباز، نوع چینش اعضای هیات اجرایی تا چه میزان در این موضوع تاثیرگذار بود؟

این موضوع از قبل قابل پیش‌بینی بود. وقتی دولت تصمیم می‌گیرد که نظامی‌ها را سرکار بیاورد، انتظار هم می‌رود که آن‌ها بر مبنای نگاه خودشان تایید و رد صلاحیت‌ها را انجام دهند. یکی از بحث‌های همیشگی ما این است که: «هرکسی را بهر کاری ساختند.»

اگر نظامیان در جایگاه سیاست‌مداران قرار گیرند نتیجه‌اش می‌شود این‌که نگاهشان به زیرمجموعه، ملت و کشور نگاه پادگانی است. نگاه آن‌ها جوری است که فکر می‌کنند افراد باید کاملا مطیع باشند.

گویا آقایان از روحیه ما در دفاع از حقوق مردم بدشان می‌آید

من به‌عنوان فردی که قبل از انقلاب، در حین انقلاب، جنگ و بعد از جنگ در خدمت نظام بودم هرگاه انتقادی از دولت‌مردان داشتم صریحا بیان می‌کردم و هیچ ابایی از آن نداشتم حتی در دولت مورد علاقه خودم که بیشترین نزدیکی را به آن داشتم؛ یعنی دولت خاتمی، هم از سه وزیر ایشان سوال کردم و آن‌ها را به صحن مجلس بردم. به‌عنوان مثال علیه موسوی لاری، خرم، جهانگیری، شریعتمداری و وزیر نیرو و چند وزیر دیگر در زمان تایید صلاحیت در حضور خاتمی صحبت کردم.

ما نماینده مردم هستیم و عادت نداریم پای دفاع از حقوق مردم که پیش می‌آید دوست‌بازی و رفیق‌بازی را بر خواسته و نظر مردم ترجیح دهیم. ما چنین روحیه‌ای داریم و گویا آقایان هم از این روحیه ما بدشان می‌آید و نمایندگانی می‌خواهند که کاملا مطیع باشند و از بالا به پایین اداره شوند.

وقتی کسی نماینده مردم می‌شود طبق قانون اساسی اختیاراتی دارد و باید از آن اختیارات استفاده کند و اگر چنین نکند به ملت و کشور لطمه وارد می‌شود و چون این آقایان چنین احتمالاتی می‌دادند پس طبق آن عمل هم کردند.

ردصلاحیت های از سوی هیات اجرایی از پیش تعیین شده بود

* یعنی فکر می‌کنید که برنامه‌ای از پیش تعیین شده برای رد صلاحیت منتقدان وجود داشت؟

یقینا این‌طور است. از ابتدا آوردن این مجموعه از سوی دولت در همه استان‌ها و شهرستان‌ها نشان‌دهنده این بود که قصد دارند با نگاه ضربتی، مسئله سیاسی را اداره کنند در صورتی‌که چنین کاری اشتباه بزرگی است.

این نوع نگاه برای مسائل سیاسی و اداره کشور مفید نیست و بی دلیل نبود که امام در وصیت‌نامه سیاسی و الهی خود کشور را از بعضی چیزها بر حذر می‌داشت، خصوصا از دخالت نظامیان در مسائل سیاسی که در این باره هشدار می‌دادند که اتفاق نیفتد چون اگر اتفاق بیفتد و نظامی‌ها در مسائل سیاسی تصمیم‌ساز و تصمیم‌گیر باشند حتما آثار منفی بار خواهد آورد. به نظر من تصمیمات امروز از همان آثار منفی است.

می گویند در انتصابات دخالت کرده ام، پس ردصلاحیت می شوم

الهویردی دهقانی، نماینده آذربایجان شرقی (ورزقان)، از دیگر نمایندگانی است که توسط هیأت اجرایی وزارت کشور رد صلاحیت شده است. او در گفتگو با خبرآنلاین از علت رد صلاحیت خود می‌گوید.

* آقای دهقانی، علت رد صلاحیت شما چه بود؟

به من می‌گویند شما در انتصابات شهرستان دخالت داشتید.

* به نظر شما چقدر نحوه چینش هیأت اجرایی در رد صلاحیت شما تاثیر داشت؟

صددرصد، مهندسی انتخابات در تهران و شهرستان اتفاق افتاده است.

* اعتراض می‌کنید؟

بله


آردینی اوخو
جمعه 26 آبان 1402
بؤلوملر : گون سوزلری,

نوری نماینده بستان آباد: به دنبال یک انتخابات مهندسی شده هستند

0 گؤروش
یازار:‌ امین


دولت خیلی رو بازی کرد و نشان داد که دنبال چیست!/ یک عضو جبهه پایداری توصیه می‌کند چه کسانی را رد کنیم بعد هیأت‌های اجرایی دولت هم همان‌ها را رد می‌کنند!
غلامرضا نوری قزلجه نماینده مردم بستان آباد و رئیس فراکسیون مستقلین مجلس یازدهم از جمله افرادی است که صلاحیت او توسط هیأت‌های اجرایی انتخابات برای کاندیداتوری در انتخابات اسفند ماه، رد شده است. وی از نمایندگان مستقل و غیروابسته به جناح اکثریت پارلمان است که از منتقدین جدی دولت در مجلس یازدهم به شمار می‌رود و مخالفتش با طرح‌هایی جنجالی مانند طرح صیانت از فضای مجازی را در کارنامه دارد. وی از مخالفان طرح اصلاح قانون انتخابات نیز به شمار می‌رود. برخی معتقدند که نوع فعالیت و موضع‌گیری‌های وی در مجلس یازدهم که خلاف جریان یکدست حاکم است موجبات این رد لاحیت شده است.

رئیس فراکسیون مستقلین مجلس در گفتگوی اختصاصی با خبرنگار پارلمانی وقایع روز در پاسخ به این سوال که آیا با آغازی این‌چنینی برای برگزاری انتخابات پیش‌رو، آیا می‌توان گفت که در اسفند ماه، به معنای واقعی کلمه انتخاباتی برگزار می‌شود یا خیر؟ گفت: اگر بنا بر سلیقه دولت باشد ظاهرا نه، ولی انشاالله حتما سلیقه نظام بر برقراری انتخابات است.

نوری در پاسخ به این سوال که به عقیده برخی افراد، عملکرد جاری هیأت‌های اجرایی وزارت کشور به جامعه و نمایند‌گان پیام بدی با این مضمون می‌دهد که اگر منتقد و معترض باشید، حذف خواهید شد، نظر شما در این رابطه چیست؟ نیز گفت: قطعا همین‌طور است، متأسفانه معنی و مفهوم این اقدام دولت همین است. از اول هم می‌دانستیم که جریان دولت و جریان خالص‌ساز به دنبال یک انتخابات مشارکتی نیستند اینان به دنبال یک انتخابات مهندسی شده هستند و اتفاقا دولت خیلی هم رو بازی کرد و نشان داد که دنبال چیست. یک عضو جبهه پایداری توصیه می‌کند چه کسانی را رد بکنیم بعد هیأت‌های اجرایی دولت هم همان‌ها را رد می‌کنند.

وی افزود: به عنوان مثال با توجه به آمار فعلی نزدیک شاید حدوده یک سوم از نامزد‌ها به نوعی از این مرحله ریزش داشته‌اند. خب این‌ها نشان از یک اقدامی دارد که آن اقدام، انتخابات مشارکتی و انتخابات واقعی را تعقیب نمی‌کند.

رئیس فراکسیون اقلیت مجلس ادامه داد: ولی من مطمئنم که مسیر اصلاح می‌شود و به این منوال جلو نخواهد رفت، چون این شرایط خیلی برای کشور خطرناک است. اگر بگوییم سال نیکو رو از بهار باید شناخت، خیلی سال خوبی نخواهد بود از این بهارش که پیداست، ولی من باز امیدوارم مسیر اصلاح بشود و با این رویه جلو نرود.

نماینده مردم بستان آباد در پاسخ به این سوال که به نظرتان اصلاح این رویه به چه شکل باید محقق شود؟ تأکید کرد:  با دقت بیشتر هیأت‌های نظارت و شورای نگهبان و مدیریت آن‌ها به نظرم انشاالله مسیر اصلاح می‌شود.

آردینی اوخو
جمعه 26 آبان 1402
بؤلوملر : گون سوزلری,

علیرضا بیگی : افشا ماشین های شاسی مجلس، شد ارتکاب به جرم علیه امنیت ملی

0 گؤروش
یازار:‌ امین

با اقای بیگی حال میکنم مثل گوسفند نمیرود بنشیند مجلس و حقوق و دریافتی های دیگرش رو بگیره و بعد بیاد ژشت روشنفکری بگیره اقای بیگی شما اگه رد صلاحیت هم بشین لایق اون بالاهایی شما جواب اعتماد ما رو دادی و بالاتر از اینا در حالی که میتونستی شاسی بلندتو بگیری و ساکت باشی به نفع ما ملت این جرات داشتی جلوی یک مجلس و دولت از حق حرف بزنی ممنون

علیرضا بیگی گفت: من به واسطه ارتکاب به جرم علیه امنیت ملی و با استناد به بند ۴ ماده ۳۳ قانون انتخابات رد صلاحیت شده ام. یعنی من محکومیتی دارم که به واسطه آن رد صلاحیت شده ام. درحالیکه من دارای گواهی عدم سوءپیشینه از قوه قضاییه بودم. بدون این گواهی نمی‌توانستم مرحله ثبت نام را پشت سر بگذارم.



علیرضا بیگی، نماینده تبریز که کاندیدای دوازدهمین دوره انتخابات مجلس بود، توسط هیات اجرایی رد صلاحیت شده در گفت‌وگو با هفت صبح به افشاگری درباره علت رد صلاحیت خود پرداخته است. 

به گزارش هفت صبح، بخش‌های مهم این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید: 

 

  • توسط هیات اجرایی نامه ای که فرمانداری تبریز در رد صلاحیت اینجانب ابلاغ کرده است حکایت از این می کند که من به واسطه ارتکاب به جرم علیه امنیت ملی و با استناد به بند ۴ ماده ۳۳ قانون انتخابات رد صلاحیت شده ام. یعنی من محکومیتی دارم که به واسطه آن رد صلاحیت شده ام. درحالیکه من دارای گواهی عدم سوء پیشینه از قوه قضاییه بودم. بدون این گواهی نمی توانستم مرحله ثبت نام را پشت سر بگذارم.
  • تنها پرونده قضایی من مربوط به شکایت شخص وزیر پیشین صمت است. زیرا من فقط سوال کرده بودم چه رابطه ای بین واگذاری این خودرو ها با استیضاح وزیر صمت در سال ۱۴۰۱ وجود دارد؟! من به واسطه آن شکایت در دادگاه بدوی به یک سال حبس محکوم شده ام در حالی که پرسیدن این سوال حق و وظیفه هر نماینده مجلس است! البته رای دادگاه بدوی رای قطعی محسوب نمی شود و رای دادگاه تجدید نظر پیش رو است.
  • لذا استناد هیات نظارت بر انتخابات تبریز، به این بند از قانون انتخابات اشتباه است زیرا من محکومیتی ندارم و محکومیتی بر اثر ارتکاب جرم علیه امنیت ملی وجود ندارد! اشتباهی به این فاحشی نمی تواند فقط در چهارچوب رای هیات نظارت استان باشد به نظر من این رد صلاحیت ها اعمال نظری از طرف وزارت کشور است. به واسطه تصمیم تعدادی از نمایندگان از جمله اینجانب برای استیضاح وزیر کشور، احتمالا ایشان به این وسیله تسویه حساب می کند.
  • بسیاری از نماینده های انقلابی، عدالت خواهان و کسانی که داعیه مبارزه با فساد داشتند و در این خصوص اظهار فضل می کردند در این فقره سکوت کردند!
  • مساله واضح و روشن بود. دو دختر چوپان از کوهدشت لرستان با بهمن موتور قرارداد امضا کرده بودند و ۳۰۰ دستگاه ماشین شاسی بلند خریداری کرده اند. وقتی این ۳۰۰ دستگاه به طور مستقیم از پارکینگ نمایندگان مجلس، تعدادی از بستگان آن ها و کارمندان مجلس سر در می آورد؛ یعنی بوی فساد آنقدر شدید است که بعید است بشود انکار کرد، ولی مجلس و شخص رییس مجلس سکوت کرد. موضوع شاسی بلند ها مورد تصدیق و تایید تعدادی از نمایندگان و همکاران ما قرار گرفت. ولی واکنش رییس مجلس در این خصوص قطع سامانه و میکروفن اینجانب به مدت ۴۰ روز بود!
  • آن خودرو ها در دست عده ای از نمایندگان مجلس بود، من وظیفه نظارت را از مجلس و از جمع همکاران خودم شروع کرده بودم. ولی مجلس به جای بررسی اصل موضوع، مصونیت نماینده را بر می دارد. بیش از شش ماه از آن ماجرا گذشته است. جز محکومیت من به یک سال زندان در دادگاه بدوی، در ماجرای شاسی بلند ها هیچ رسیدگی قضایی به موضوع و مساله اصلی نشده است. اگر بنا است شخصیتی سیاسی کنار گذاشته شود، این حذف باید با اراده مردم صورت بگیرد. مردم حق انتخاب دارند و با این حق انتخاب یکی پیروز می شود و دیگری حذف خواهد شد. باید اجازه داد مردم انتخاب کنند و کنار گذاشتن شخصیت ها به دور از اراده مردم نباشد.
  • مجلسی که مدعی شفافیت است هنوز تکلیف ماجرای خودرو های شاسی بلند و نمایندگان خودش را معلوم نکرده است. اعتبار مجلس به واسطه موضوع شاسی بلند ها مورد تردید قرار گرفت. هنوز در این رابطه از هیچ کسی سوالی نشده است!
  • ابتدا باید معاون مجلس که ذیل نامه به بهمن موتور که با سر برگ های این شرکت معلوم‌الحال، اسامی را ذکر کرده و آن ها را به بهمن موتور معرفی کرده بود و امضا و مهر مجلس پای این نامه است مورد بازخواست قرار بگیرد و از وی سوال شود چه کسانی را و بر چه مبنایی، برای تحویل گرفتن خودرو به این شرکت معرفی کرده است؟ ...
  • معاون مجلس در شرکت دیگری با اعضای بهمن موتور شریک است و من تمامی مستندات را به هیات نظارت، هیات رییسه و دادگاه تحویل داده ام. ولی بنا نیست حقیقت در مورد شاسی بلند ها اعلام شود. تمام قول ها برای بررسی شفاهی است.

آردینی اوخو
سه شنبه 23 آبان 1402
بؤلوملر : گون سوزلری,

جنایت در شهر معروف باغ‌های میوه (خوی)

0 گؤروش
یازار:‌ امین

بهاره شبانکارئیان  (روزنامه اعتماد )
اواسط آبان، دختری ۱۴‌ساله در بخش فیرورق شهرستان خوی واقع در استان آذربایجان غربی توسط مردی ناشناس به‌طور فجیعی به قتل رسید. «محیا.ن» ظهر روز حادثه در حال بازگشت به خانه بود که ناگهان توسط «فرهاد.ک» با چاقو تهدید و سپس به قتل رسید. برخی اهالی که متوجه ماجرا شده بودند از سوی متهم تهدید شدند که اگر کلامی از ماجرا به کسی حرفی بزنند، کشته خواهند شد. ساعاتی پس از مفقود شدن محیا، خانواده او نگران شدند و شروع به پرس و جو از اهالی کردند. آنها در حین پرس و جو از طریق برخی اهالی مطلع می‌شوند که دخترشان آخرین بار در یکی از جاده‌های اطراف فیرورق دیده شده است. خانواده محیا، تمام باغ‌های اطراف جاده را گشته، ولی در نهایت با جسد دخترشان روبه‌رو و موضوع را به پلیس اطلاع می‌دهند. کیومرث پاکدل، فرمانده انتظامی خوی در مورد این حادثه گفته که «شامگاه پنجشنبه ۱۸ آبان خبر قتل دختر جوانی در یکی از باغ‌های اطراف فیرورق به پلیس اعلام شد و رسیدگی به پرونده در دستور قضایی و انتظامی خوی قرار گرفت. پس از شناسایی و دستگیری یکی از عاملان قتل، متهم اصلی پرونده نیز که متواری شده بود، دستگیر و تحویل مراجع قضایی شد.» این در حالی است که پلیس درباره عاملان قتل و انگیزه متهم تاکنون توضیحی نداده است.
یک منبع آگاه که نخواست نامش در گزارش عنوان شود در مورد جزییات بیشتر به «اعتماد» می‌گوید: «روز حادثه محیا همراه یکی از دوستانش در حال قدم زدن کنار باغ‌های میوه فیرورق بوده که فرهاد؛ متهم اصلی را می‌بیند. متهم به او می‌گوید؛ اینجا چه کار دارید؟ اما محیا جواب متهم را می‌دهد. به همین خاطر فرهاد به سمت محیا حمله می‌کند. در همین حین دوست محیا فرار می‌کند و به سمت مدرسه اشرفی اصفهانی می‌رود. همیشه کنار مدرسه مردی به نام اکبر می‌ایستد و سیب‌های زیر‌درختی باغ‌های اطراف را از کشاورزان خریداری می‌کند. دوست محیا، ماجرا را برای اکبر تعریف و می‌گوید؛ فرهاد با چاقو به سمت محیا حمله و او را تهدید به مرگ کرده است. اکبر سریع خودش را به آنجا می‌رساند، اما فرهاد او را هم به مرگ تهدید و او هم فرار می‌کند. فرهاد با چاقو محیا را به قتل می‌رساند و او را به آتش می‌کشد. متهم پس از این اقدام هولناک نزد فردی به نام «اردشیر.گ» می‌رود و ماجرا را برای او تعریف می‌کند و به اردشیر می‌گوید؛ من می‌خواهم فرار کنم و تو شتر دیدی، ندیدی... متهم به برادرش زنگ می‌زند و برادرش او را با موتور به سلماس می‌رساند. شب حادثه پلیس برادر فرهاد را بازداشت می‌کند و او هم به ماموران اظهار می‌کند که فرهاد به سمت سلماس متواری شده است.» این منبع آگاه در ادامه می‌گوید: «هنوز بازسازی صحنه جرم صورت نگرفته و متهم نیز در مورد انگیزه‌اش فعلا گفته که محیا به او بی‌ادبی کرده است. همچنین در اعترافتش به ماموران گفته؛ مرا اعدام کنید تا راحت شوم. متهم یکی، دو سال پیش یک سگ و توله‌اش را زنده زنده آتش زد، اما خب پرونده مختومه شد.»
 
فصل دوم: وقتی محیا دیر کرد
از اهالی سراغ او را گرفتند
پدر مهیا حال مساعدی ندارد. با این حال توضیحات کوتاهی ارایه می‌دهد. او در مورد حادثه رخ داده به «اعتماد» می‌گوید: «محیا فرزند آخرم بود. آن روز ظهر به همراه دوستش به کتابخانه رفته بود. در حال بازگشت به خانه متهم را می‌بیند و او هم بدون هیچ دلیلی به دخترم حمله و گوش او را می‌برد و دخترم را به قتل و سپس به آتش می‌کشد. وقتی ما متوجه شدیم محیا دیر کرده و به خانه نیامده از اهالی سراغ او را گرفتیم. تا اینکه متوجه شدیم او توسط فرهاد در اطراف باغ‌های میوه تهدید و به قتل رسیده است. متهم بعد از قتل دخترم را آتش زده است. ما اصلا هیچ خصومتی با قاتل نداشتیم. نمی‌دانم چرا متهم این جنایت را مرتکب شده است!»
 
فصل سوم: خانه‌مان در خوی به خاطر زلزله خراب شده، برای همین مجبور شدیم به خانه برگردیم
عموی محیا نیز در مورد این جنایت که بدون انگیزه مشخصی رخ داده به «اعتماد» می‌گوید: «محیا هنگام برگشت به خانه تصمیم می‌گیرد از یک راه میانبر که جزو کمربندی شهر به حساب می‌آید، برگردد. آنجا فرهاد محیا را می‌بیند و بعد از حمله با چاقو، با سنگ به سر محیا ضربه محکم می‌زند. سه، چهار روز پیش پزشکی قانونی بودیم. آنجا به ما گفتند؛ متهم با سنگ به سر مقتول ضربه زده است. سپس چوب و برگ درختان را روی پیکر بی‌جان برادرزاده‌ام ریخته و او را به آتش کشیده است. متهم همشهری‌مان است و او را می‌شناسیم؛ متاهل است و دو فرزند دارد، ولی نمی‌دانیم چرا این کار را کرده است. شنبه، پزشکی قانونی جنازه محیا را به ما تحویل داد و او را به خاک سپردیم.» او در ادامه می‌گوید: «قبلا متهم یک سگ و توله‌اش را آتش زده بود. قاضی در مورد پرونده‌اش حکم داد، اما بزرگان محل پیش قاضی رفتند و ریش سفیدی کردند تا او بخشیده شود. قاضی هم متهم را بخشید و بازداشت نشد.»
 
فصل آخر: از ابتدای آبان تاکنون دست کم 9 زن و دختر توسط مردان به قتل رسیدند
بررسی «اعتماد» از اخبار منتشر شده نشان می‌دهد که از ابتدای آبان‌ماه تاکنون دست کم 9 زن و دختر توسط «همسر و برادر» خود در شهرهای «امیدیه، بابل، انزلی، زابل و شیراز» با انگیزه‌های ناموسی یا اختلافات خانوادگی به قتل رسیدند، اما مورد آخر؛ قتل محیا در شهرستان فیرورق استثنا بود. این دختر 14‌ساله توسط مردی از اهالی فیرورق با انگیزه نامشخص به قتل رسید.
هفته اول آبان‌ماه زنی جوان در شهرستان امیدیه به دست برادرش با شلیک دو گلوله به قتل رسید.
۶ آبان‌ماه زنی ۲۰‌ساله اهل ارومیه توسط برادرش با انگیزه ناموسی خفه و به قتل رسید.
8 آبان‌ماه زنی ۳۷ ساله با ضربه‌های چاقو در شهر بابل توسط همسرش به قتل رسید. متهم پس از به قتل ر‌ساندن همسرش، سراغ مادر سالمند خود رفت و او را نیز به قتل رساند و بعد هم خودکشی کرد.
۱۱ آبان‌ماه زنی جوان اهل روستای بشمن از توابع انزلی استان گیلان در بیمارستان جانش را از دست داد. این زن جوان در اواخر مهر‌ماه توسط همسرش با انگیزه ناموسی به آتش کشیده شده بود.
۱۵ آبان‌ماه فرمانده انتظامی سیستان و بلوچستان اعلام کرد که دختری ۱۶‌ساله در زابل توسط همسرش با سلاح کلت کمری به دلیل اختلافات خانوادگی به قتل رسیده است.
۱۶ آبان‌ماه فرمانده انتظامی شیراز اعلام کرد که یک مرد همسر و دختر هشت ساله خود را به قتل رساند. متهم پس از بازداشت، مشکلات خانوادگی را انگیزه خود برای انجام این اقدام عنوان کرده است.
18 آبان‌ماه دختری 14‌ساله اهل شهرستان فیرورق خوی توسط مردی از اهالی شهرشان با انگیزه نامشخص به قتل رسید. هرچند شنیده‌ها حاکی است که متهم انگیزه خود را از قتل محیا، بی‌ادبی او عنوان کرده است.
 

آردینی اوخو
سه شنبه 23 آبان 1402
بؤلوملر : گون سوزلری,

نامه اعتراضی داماد حسن روحانی به هیئت نظارت درباره ردصلاحیتش در انتخابات مجلس آذربایجانشرقی/ نه پرچم آتش زدم، نه علیه نظام و کشور موضع گرفتم

0 گؤروش
یازار:‌ امین

در چند روز گذشته کامبیز مهدی زاده، داماد حسن روحانی، رئیس جمهور پیشین توسط هیأت اجرایی وزارت کشور رد صلاحیت شد. در همین راستا او در نامه‌ای خطاب به هیأت نظارت بر انتخابات مجلس شورای اسلامی استان آذربایجان شرقی نسبت به این موضوع اعتراض کرد.


هیات محترم نظارت بر انتخابات مجلس شورای اسلامی استان آذربایجان شرقی

با سلام و احترام؛

عطف به نامه شماره ۲۶۳۴۵۴-۱۲-ج مورخ ۱۴۰۲/۰۸/۱۹ هیات اجرایی مرکز حوزه انتخابیه تبریز، آذرشهر و اسکو مبنی بر عدم تایید صلاحیت اینجانب کامبیز مهدی زاده فرساد برای مجلس شورای اسلامی به استناد بند ۲ ماده ۳۱ قانون انتخابات مجلس چند نکته را به عرض می رساند:

۱- نمیدانستم وقتی پرچم مقدس جمهوری اسلامی ایران را در آمریکا، کانادا، آلمان و... در مسابقات جهانی اختراعات به اهتزاز در می آورم و نشان رنگین طلا را برای کشور به ارمغان می آورم، روزی به اینجانب بگویند شما التزام عملی به جمهوری اسلامی ایران ندارید. اینجانب نه پرچمی آتش زدم، نه علیه نظام و کشورم موضعی گرفتم و نه هم اکنون همانند برخی مسئولین اجرایی برادر و خواهری دارم که پناهنده شده باشند و علیه نظام موضع گرفته باشند. و گویا تنها جرمم این بوده است که پرچم کشور عزیزم را به اهتزاز درآوردم.

۲- آیا اینجانب با پسوند داماد آقای روحانی در اتتخابات ثبت نام کرده ام که در مرحله تحقیقات از همسایه ها پرسیدند که ایشان داماد آقای روحانی است؟ مگر داماد آقای روحانی بودن جرم است؟ یا ملاک رد یا تایید است؟ آیا روی آیفون منزل نوشته است «منزل داماد آقای روحانی»؟

صدا و سیما از لحظه ثبت نام در یک اقدام کور در حالیکه هنوز در روند بررسی تایید صلاحیت کاندیداها هستیم، به تخریب اینجانب پرداخته است. آیا این مجری محترم عضوی از شورای محترم نگهبان است؟ اگر نیست با چه اختیاراتی این توهین ها و تخریب ها را انجام داده است و چرا تا این لحظه کسی با او برخورد نکرده است؟ چطور این مجری دستور رد صلاحیت صادر می کند و افکار عمومی را تحت تاثیر قرار می دهد؟

مستدعی است به اعتراض اینجانب رسیدگی شود.

به یاری خداوند توانا

کامبیز مهدی زاده فرساد


آردینی اوخو
سه شنبه 23 آبان 1402
بؤلوملر : گون سوزلری,

بوگون 14 نوامبر دونیا دیابت گونو آدلانیب

0 گؤروش
یازار:‌ امین

نه عامل دیابت مَرَضینه باعث دی ؟
دیابت مَرَضینین نه علایمی وار ؟
دیابتی کنترل ائلیه بیلسز نه عوارضی اولابیلر؟
قاباغین آلماغا و اونون کنترلونا نه ایش لر گوره بیلرسیز ؟
بیر بالاجا آمار بو مَرَضدن 
اَشاغا داکی اینفوگرافی بولارین هامی سینین جوابین الابیلرسیز



آردینی اوخو
سه شنبه 23 آبان 1402
بؤلوملر : گون سوزلری,

در پی ور شکستگی شبکه ماهواره ای منوتو

0 گؤروش
یازار:‌ امین


به گزارش خبرگزاری فارس و مهر به دلیل تعطیلی و ورشکستگی مالی شبکه ماهواره ای من و تو
به این فکر میکردم که اگه صدا و سیمای خودمون خصوصی بود و  از بیت المال از جیب من و تو تغذیه نمی شد
10 سال نه شاید هم قبل تر ورشکست که چه عرض کنم  خیلی بدتر بطور کامل شکست  میخورد این در حالیه که
این روز ها مخاطبان صدا و سیما دیگه خیلی بیشتر از قبل محدود به یک عده خیلی خاص تر شده و همه برنامه ها  سلیقه ای و مدیریت خشک و انتقاد ناپذیری و  اخراج های لحظه ای در ان به کررات دیده میشه .

آردینی اوخو
دوشنبه 22 آبان 1402
بؤلوملر : گون سوزلری,

موز نئیه اوجوزدی !!!!

0 گؤروش
یازار:‌ امین

گئنه مجلس اود قویوب زحمت چکیب کشف ائلیب که یهودی لرین اَلی بو ایش ده دی
آمما نئجه اَشاغا دا روزنامه جوان بوگون کی شماره سینده کی بیرینجی صفحه ده چاپ اولموش مقاله نی اوخوساز بیلرسیز
موز یاخجی یئیین کی مجلس اَلین قویدو اوستونه باهالاشاجک
مجلس دئییر کی اوزنه رانت یئری آختاریر

راهزنی هزارمیلیاردی از شرکت ایرانی به نفع رژیم صهیونیستی!
جوان آنلاین: ۲۳ آذر ماه سال گذشته بود که خبرگزاری مشرق به نقل از محمدجواد عسگری، رئیس کمیسیون کشاورزی مجلس از پیگیری پرونده واردات موز به دست یک شرکت اماراتی- صهیونیستی به کشورمان در کمیسیون مربوطه خبر داد.
اگرچه رئیس کمیسیون کشاورزی وعده داده بود، نتیجه این پرونده بعد از بررسی و جمع‌بندی به اطلاع عموم خواهد رسید، اما اکنون برخی گزارش‌ها حکایت از این دارد که برخی شرکت‌ها و افراد عمدتاً با تابعیت‌های غیرایرانی سعی در پیشبرد اهدافی در راستای منافع رژیم صهیونیستی در منطقه دارند که ازجمله آن‌ها یک شرکت تجاری اسرائیلی با ظاهری اماراتی است که پیش از این نیز در رسانه‌ها گزارش‌هایی درباره عملکرد، اهداف و افراد مرتبط با آن منتشر شد، اما به رغم همه هشدار‌ها پرونده این شرکت به مرحله اجرای یک حکم عجیب رسیده است. بنا بر این گزارش، چند سالی است که تجار اسرائیلی با تأسیس شرکتی به‌ظاهر اماراتی ـ اردنی به‌نام Fresh Fruits نام عربی «الفواکه الطازجه للتجاره العامه» در حال تأمین میوه و محصولات کشاورزی برای کشور‌های اسلامی هستند و پس از عادی‌سازی همکاری در حوزه‌های مواد معدنی و نفت و تجهیزات الکترونیکی، محصولات کشاورزی را هم به فهرست خود اضافه کرده‌اند. این تجار اسرائیلی همچنین در این سال‌ها با برگزاری نمایشگاه‌ها و جشنواره‌هایی، چون «میوه‌هایی برای صلح» حوزه‌های جدیدی مانند مواد غذایی نیز به این سبد محصولات خود اضافه کرده‌اند. البته امارات متحده عربی نیز در این مسیر پیشگام در عادی‌سازی و گسترش سرمایه‌گذاری تاجران اسرائیلی در منطقه بوده است و با توجه به تبدیل شدن امارات به هاب مالی منطقه، بسیاری از تاجران ایرانی نیز آگاهانه و ناآگاهانه آلوده مبادلات تجاری با شرکت‌های اسرائیلی شده‌اند.
این در حالی است که به استناد قانون الزام به حمایت همه‌جانبه از مردم مظلوم فلسطین مصوب ۱۳۸۷ مجلس، هیچ فرد حقیقی و حقوقی اجازه همکاری با شرکت‌های منتسب به رژیم صهیونیستی را ندارد. این شرکت در سال‌های اخیر به‌عنوان مهم‌ترین و بزرگ‌ترین شریک تجاری کمپانی‌های اسرائیلی، نمایشگاه‌های مفصلی برای معرفی و حمایت از محصولات و میوه‌های تولیدشده در رژیم اشغالگر برگزار کرده است. به‌عنوان مثال در یکی از نمایشگاه‌های این شرکت به‌ظاهر اماراتی Shlomi Fogel از تجار سرشناس صهیونیست و اسپانسر بنیامین نتانیاهو حضور پیدا کرد و در پوشش «میوه‌هایی برای صلح»، شرکت‌های اماراتی و پوششی با سهامداران صهیونیست را برای عقد قرارداد با کشور‌های منطقه روانه این بازار کرد. شرکت Fresh Fruits، اما صرفاً به تجارت بسنده نکرده و با یک دسیسه‌چینی که ذات صهیونیستی آن را فاش می‌کند، اقدام به برنامه‌ریزی برای یک راهزنی بزرگ از شرکت‌های ایرانی کرد و در این مسیر برخی افراد در داخل نیز با آن‌ها همراهی کردند که ورود قاطع مسئولان قوه قضائیه و بخش‌های حفاظتی آن را می‌طلبد. پس از فوت یکی از فعالان حوزه میوه در کشور، این شرکت ظاهراً اماراتی با طرح یک دعوای بدون مبنای حقوقی و قانونی، ۲۰ میلیون دلار از اموال و دارایی‌های شرکت‌های ایرانی را بلوکه کرده و در سکوت و بی‌خبری مسئولان، در حال انجام مقدمات خروج آن از کشور است. طبق اسناد رسیده ح. ب با ارائه یک صلح‌نامه غیرقانونی از طرف مدیرعامل شرکت اماراتی (با سهامدارانی با تابعیت رژیم صهیونیستی) هم‌اکنون تمام عواید این دعوا را از طرف اماراتی خریداری کرده و حالا به‌عنوان واسطه، وارد این بازی شده است. در این پرونده، موارد عجیب و غریبی وجود دارد که از جمله می‌توان به تغییر حکم محکومیت از ۱۲ میلیون دلار به ۲۰ میلیون دلار در دادگاه تجدیدنظر پس از تأیید اعاده دادرسی در دیوان و همچنین رد دعوای مشابه شرکت اماراتی در محاکم قضایی کشور امارات اشاره کرد. مدیرعامل شرکت نیز فردی به‌نام عبدالرضا منصوری است که بیش از ۱۰ سال قبل و با فروش تمام اموال خود از کشور خارج شده و با توجه به همکاری‌های تجاری با اسرائیل دیگر به کشور بازنگشته است.

آردینی اوخو
دوشنبه 22 آبان 1402
بؤلوملر : گون سوزلری,

صفرخان قهرمانی دونیاسینین دگیشن گونونون ایل دونومو مناسبتیله

0 گؤروش
یازار:‌ امین

 

 این فرزند غیورآذربایجان، بارها در زندان گفته بود: « ماندن من در اینجا خود نوعى مبارزه است

دکتر هوشنگ تیزابی در وصف صفر خان اینچنین می گوید

« او مردى است که از بزرگى فقط با خودش قابل مقایسه است » ونیز « زندانیانى که به نیرو و

جرئت نیاز دارند، به او مراجعه میکنند. او در این مورد آنقدر ثروتمند است که میتواند به همه

زندانیان جهان چیزى بدهد. هر جا صفر خان هست ، بى شک زنده دلى ، شوق زندگى ، عطوفت و

 غلیان شادى و لبخند هم هست. اواز نظر تئوریک شاید زیاد نداند، اما کمتر تئوریسین و فیلسوف و

هنرمندى است که زندگى را دراعماق و تنوع و ذرات نامرئی اش به حساسیت او درک کرده باشد.

تئوریهاى تجربى او که چون قطب نما، دقیق ومانند خود زندگى اصیل و واقعى است هرگز اشتباه

نمیکند.او به مدد این دانش عظیم تجربى و شاید بتوان گفت حالا دیگر تا حدى غریزى – تکلیف

خودش و دیگران را در برابرهمه مسائل و بغرنجى ها و حادثات زندان وحتى امورى که سال

هاست از آن جدا شده با صحت شگفتى آورى روشن می کند »

یاشاسین صفر خان !

یاشاسین آزادلیق !

وقتى سخن از حماسه و پایدارى است ، وقتى صحبت از انسانهاى شریف و ارجمندى است که

براى اثبات حقانیت ایده ال هاى انسانى و عدالت خواهانه خود از هستى خویش مایه میگذارند ،

نمى توان یادى از بزرگ مرد آزاده میهنمان صفر قهرمانى به میان نیاورد.

شاعرى سروده بود « لحظاتى هستند که دوران سازند، کلمات پر شکوهتر از هرآوازند» آرى ”

صفر خان ” از آن کلماتى است که پایانى براى بزرگى و شکوهش نیست . این نام، چون ستاره

درخشانى سى و دو سال ، یعنى زمانى نزدیک به نیم قرن در سیاه چالهاى رژیم شاهنشاهى

درخشید والهام بخش مقاومت و پایدارى آن جان هاى شیفته اى شد که دل در گرو عدالت و آزادى

نهاده بودند.

***

هنوز چند صباهى از کودتاى انگلیسى سوم اسفند ۱۲۹۹ و به قدرت رسیدن رضا خان میر پنج

نگذشته بود که در روستاى شیشوان از توابع عجب شیرآذربایجان ، در یک خانواده فقیرروستایى

کودکى چشم بر جهان گشود که نامش را صَفر گذاشتند. صفر از همان دوران طفولیت شاهد

زندگى نکبت بار و فجایع جانگدازى بود که بر روستائیان مى رفت. مالکان وفئودالهاى

خونخوار،صاحب اختیار جان و ما ل و نا مو س روستائیان بودند و اگر کسى دست از پا خطا

کرده و با نظم موجود مخالفت مى کرد از هستى ساقط اش مى کردند. صفر خان هر چه که بزرگتر

می شد، میزان نفرت و کینه اش نسبت به فئودالها و قداره بندان آنها افزونتر مى گشت. صفر

جوان ، هنوزبیست سالش نشده بود که حاکمیت دیکتاتورى رضا خان میر پنج از هم فرو پاشید

وایران به اشغال نیروهاى متفقین در آمد

دیکتاتورى رضا خان قلدراز میان رفت وخودش را هم آنان که آورده بودند، بردند تا در جزیره اى   

دور افتاده دق مرگش کنند. با همه این اوصاف ظلم وجور خوانین و بازوى مسلح آنها یعنى

امنیه هاى تفنگ بدوش هنوز باقى بودند و غل و زنجیر کماکان به کار میرفت. روستاهاى آذربایجان

چون آتش زیر خاکستر در حال گداختن بود. دیگر کارد به استخوان مردم رسیده بود و جان هاى

عاشقى چون صفر، بشارتگرطوفانى سهمگینى بودند که میرفت تا بنیاد ظلم و بى عدالتى را از بن

برکند. در چنین شرایطى بود که فرقه دمکرات آذربایجان با انتشار

بیانیه ۱۲شهرىور ۱۳۲۴ “ به رهبرى سید جعفرپیشه ورى شکل گرفت و در اندک زمانى

توانست به ستاد رهبرى کننده جنبش آزادى خواهانه وعدالت جویانه مردم زحمتکش وستمدیده

آذربایجان بدل شود. صفر از اولین کسانى بود که به صف فدائیان فرقه پیوست. فرقه دمکرات

آذربایجان توانست با تکیه به نیروى لایزال دهقانان و فداکارى ها وجان فشانى هاى فدائیان خود

در ۲۱ آذر ۱۳۲۴ حکومت ملى و خودمختار آذربایجان را تشکیل دهد. حکومت ملى آذربایجان در

آغاز کار خود به اصلاحات ارضى که از مبرمترین خواستهاى دهقانان بود پرداخت. ایجاد

دانشگاه تبریز، ایجاد و راه اندازى رادیو تبریز، ایجاد مراکز هنرى و گشودن مدارس دخترانه

و…از اقدامات به یاد ماندنى و تاریخى دولت ملى آذربایجان بود. متاسفانه در اثر مجموعه اى

ازدلائل و شرایط بحران داخلى و بین المللى حکومت خودمختار ونوپاى آذربایجان نتوانست در

مقابل توطعه هاى رنگارنک ارتجاع داخلى و بین المللى ویورش فاشیستى ارتش تا دندان مسلح

شاهنشاهى مقاومت کند. جنبش ملى آذربایجان شکست خورد و ده ها هزار تن از پاکترین و

رشیدترین فرزندان میهنمان یا به دست جلادان به قتل رسیدند و یا به مهاجرتى ناخواسته تن دادند.


در این میان صفرقهرمانى سرنوشتى دیگر یافت. اوپس از شکست جنبش با تنى چند از دوستان

همرزم خود به رزمندگان کردستان پیوست و با یارى و مساعدت پیش مرگه هاى ملا مصطفى

بارزانى به عراق رفت ودر آنجا باز داشت شد

دو سال از دوران بازداشتش گذشته بود که از زندان گریخت وبه ایران آمد . مدت کوتاهى پس از

بازگشتش به ایران در تاریخ ۱۸ اسفند ۱۳۲۷ شمسى توسط گزمه هاى رژیم شناسائى و به بند

کشیده شد. صفرخان، در بیدادگاه نظامى رژیم شاهنشاهى محاکمه و به اعدام محکوم شد. اتهامش

قیام مسلحانه براى براندازى نظام سلطنتى بود. پدر و برادر او نیز هر کدام به ترتیب به ۲ سال و ۱۰

 سال زندان محکوم شدند. با به قدرت رسیدن دکتر محمد مصدق در سال ۱۳۳۰و با پیگیرى

وشکایت صفرخان ، پرونده او براى بررسى مجدد به دادگسترى تبریز فرستاده شد و پس از

کودتاى انگلیسى- آمریکائى ۲۸ مرداد۱۳۳۲ حکم اعدام اوپس از شش سال به حبس ابد تبدىل شد.

واین سر آغاز پایدارى حماسى کسى بود که ۳۲ سال از گرامى ترین لحظات عمر خود را پشت

میله هاى زندان هاى مختلف ، قصر، قزل قلعه، کمیته مشترک، اوین، برازجان و تبریز وارومیه

گذراند. صفرخان همیشه مى گفت


 ماندن من در اینجا، خودش نوعى مبارزه است !  مقاومت و پایدارى او در آن سال ها ،                                                                                                                        

شورانگیزو الهام بخش وامید آفرین بود

.

صلابت و سرسختى ” خان ” در آن سال ها ، دلهاى پر طپش جوانان مبارز را به هیجان مى آورد

و امید به پیروزى بردیکتاتورى را در دل مردم بارور مى ساخت. از همین رو بارها کوشیدند تا او

 را به زانو در آورند

جلادان ساواک ازهردرى وارد شدند او را چون دماوندى پرغرور و شکست نا پذیر یافتند. در آن

سالهاى نکبت بار که تعدادى اززندانیان سیاسى از جمله اسدالله لاجوردى، حبیب الله

عسگراولادى، آیت الله انوارى، حاج مهدی عراقی و… 

باگفتن « شاهنشاها سپاس » مشمول عفو “ملوکانه ” شده وآزاد شده بودند ، ماموران ساواک به

سراغ صفرخان رفته و به گفتند :

« چرا چیزى نمی نویسى و خودت را خلاص نمى کنى ؟

صفرخان گفت : « من حرفى براى نوشتن ندارم

گفتند :- تقاضاى عفو کن.

گفت : – عفو براى چى ؟

گفتند : – مى خواهى اداى قهرمان ها را در بیاور ؟

گفت :- این شمائید که ازمن قهرمان مى سازید، من یک ایرانى گمنام بودم، شما نام مرا بر سر زبان

 هاانداختید

گفتند:- ما شکنجه گاه هم داریم! میتوانیم هر آدم کله شقى را بر سر عقل بیاوریم !

گفت :- میدانم !.

ودرحالى که پوزخند میزد خطاب به جلاد گفت :

« مى توانید امتحان کنید، ولى مطمین باشید که فایده ای نخواهد داشت !


 و چنین بود که صفرخان به درازاى یک عمر، به طول عمردو نسل، یعنى ۳۲ سا ل در زندان ماند

صفرقهرمانى با قلب بزرگش زندان هاى رژیم را تسخیر کرد ودر قلب هم میهنان خود جاى گرفت.

اومى گفت :

« آنقدر میمانم تا روزى فرزندان میهنم درهاى زندان ها را بگشایند»

و چنین نیز شد. سیل خروشان انقلاب نظام شاهنشاهى را به زباله دان تاریخ افکند و درهاى زندان

ها را گشود . صفر خان چون یک قهرمان بر دوش جوانانى که به هنگام زندانى شدن او هنو ز از

مادرنزاده بودند ، به سوى خانه دخترش حمل شد. پیر و جوان ، ازدور و نزدیک به دیدارش آمدند.

مى خواستند ستارخان و باقرخان رادرسیماى او ببینند. مى خواستند قهرمان شان را ببینند. صفر

قهرمانى را

پیر زن مراغه اى که با شاخه گلى راه دراز را به زیارت آمده بود، شیرین گفت : باخین باخین

بیزیم قهرمان بیزیم صفرخان

 

 

   قیسا تانیشلیق صفر خانی نان

صفر قهرمانیان یا صفر قهرمانی معروف به صفرخان (۱۴ اردیبهشت ۱۳۰۰ در روستای شیشوان  – ۱۹ آبان ۱۳۸۱ در بیمارستان ایران‌مهر تهران) از زندانیان سیاسی مشهور ایرانی در زمان حکومت پهلوی بود. وی در زمان آزادی‌اش طولانی‌ترین زندان سیاسی را در تاریخ ایران - به مدت ۳۲ سال - تحمل کرده بود.صفر قهرمانیان افسر فرقه دموکرات آذربایجان بود و به همین جرم بازداشت گردید.

صفر قهرمانیان در سال ۱۳۰۰ در روستای شیشوان از توابع عجب‌شیر، در خانواده‌ای کشاورز به دنیا آمد. او در سال ۱۳۲۱، آغاز به مبارزهٔ علنی علیه فئودال‌ها کرد. پس از آن به فرقهٔ دموکرات آذربایجان پیوست. «صفر خان» در سال ۱۳۲۴ همزمان با فعالیت‌های حزب دمکرات  آذربایجان به رهبری پیشه‌وری با خانم ملوک باقر پور ازدواج و در قیام فرقه دموکرات آذربایجان بر ضد رژیم شاه شرکت کرد و به درجه «ماژوری» (سرگردی) در ارتش فرقه دمکرات آذربایجان رسید. پس از شکست فرقه، رهسپار عراق شد. در نیمهٔ دوم فروردین ۱۳۲۶ در عراق بازداشت شد و تا اواخر ۱۳۲۷ را در زندان‌های عراق زندانی بود. پس از آزادی به ایران بازگشت. در اسفند ماه همان سال، در یکی از روستاهای ارومیه بازداشت شد. دادگاه نظامی ابتدا او را به اعدام و سپس با یک درجه تخفیف به حبس ابد محکوم کرد. او در جریانات انقلاب ۱۳۵۷، در آبان ماه آن سال همراه سایر زندانیان سیاسی آزاد شد.صفر قهرمانیان در ۱۹ آبان ۱۳۸۱ در بیمارستان ایران‌مهر تهران در گذشت. سه روز بعد، در ۲۲ آبان در امامزاده طاهر کرج به خاک سپرده شد.


آردینی اوخو
جمعه 19 آبان 1402
بؤلوملر : گون سوزلری,