گون سوزلری

بو وبلاق دا تورک لرین گونده لیک دغدغه لریندن دانیشیب و بحث ائلیریک

سوزلو شکیل لر !!

0 گؤروش
یازار:‌ امین

http://gunsuzlari.arzublog.com/uploads/gunsuzlari/suzlu_shakil_lar.jpg

بو شکیل دن (عکس دن )نه توشونورسوز (آنلییر سیز) ؟


آردینی اوخو
سه شنبه 19 دی 1402
بؤلوملر : فلسفی سوزلر,

تک صبیر - جوت صبیر فلسفه سی

0 گؤروش
یازار:‌ امین



بیز تورک لرین هر بیر زادا فلسفه میز وار
مثلن آسقیرماق
بیر ایش باشلایاندا بیری تک آسقیرسا
دئیرلر آماندی  اَل ساخلا یا اَیاق ساخلا  سیزده شاید ائشیده سیز
بیر صلوات چئویر ، صدقه چیخیب  سونرا ایشی باشلا!!
البته بیر عده ده وار کی دئیرلر بیزه اصلن تک صبیر توشومز
و او ایشی گورمک دن واز گئچرلر
و اگر بیری جوت آسقیرسایدی
شوکر ائلیب ایشین یاخجی اولماغین توشونردیلر
و آمما ایکی دن  چوخ آسقیرسایدی
خئیردن - شرردن سوووشدو ایشیزده اولون
دئییب ایشه باشلاردیلار
بیزیم ائل لرین  صبیره اعتقاد چوخوموش
و اونو تانری نین  ایشاره سین ایشیمیزین دوز یا اَیری اولماغینا بیلیریک






آردینی اوخو
پنجشنبه 30 آذر 1402
بؤلوملر : فلسفی سوزلر,

نامه جالب خانم نیگار خیاوی به رضا براهنی 11 سال قبل

0 گؤروش
یازار:‌ امین

بوگون نیگار خانیمین دوغوم گونودور
هئش کیم نیگار خیاوی نین تورکی دیله اوره ک یاندیرماسین دانابیلمــز
اونا تبریک و اوزون عومور آرزو ائلیرم


http://gunsuzlari.arzublog.com/uploads/gunsuzlari/nigar-xiyavi.jpg


نامه نیگار خیاوی به رضا براهنی تیر ماه 1391

آقای براهنی عزیز، اجازه بدهید نوشته‌­ام را بی مقدمه بیاغازم و با تکیه بر گفته مشهور«هیچ ترتیبی و آدابی مجوی، هرچه میخواهد دل تنگت بگوی»، راحتتر سخن بگویم. چون شما را بقدری به خود نزدیک میدانم که جراتِ با فراخِ دل پیشِ بزرگِ شما گله­‌گی آوردن خود بخود به سراغ آدم می آید.، بقول مثل معروف ترکی، گؤیول اومدوغو یئردن کوسر.

جایگاه شما در عرصه ادبیات و تنقید چنان غیر قابل بحث و ستودنی است که اظهارات منِ نیم وجبی هیچ تاثیری بحال آن نمیتواند داشته باشد. همین که شما این یادداشت را بخوانید لطف بس بزرگی در حقم کرده­اید. پس موضع و موقع این یادداشت تاکید بر جایگاه و تاثیرات بیشمار شما در عرصۀ ادبیات نیست بلکه خیزگاه این دلنوشته جمله ای از شما در یکی از مصاحبه­هایتان است: «من اگر آثارم را به ترکی نوشته بودم، الان در آذربایجان پنجاه رمان نویس داشتیم.» این جمله شما باعث شده سر بسیار دمل چرکینی در میان ساکنان ادبیات آذربایجان باز شود.

بسیار دلم می خواست این نوشته را بزبان مادری شما و خودم، ترکی برایتان مینوشتم آنهم نه به این دلیل که شما سواد خواندن ترکی ندارید چون میدانم که شما نوشتن به ترکی را اگر هم بلد نباشید خو اندن آنرا حتمن میتوانید، بلکه به این دلیل که همقلمان شما نیز این نوشته را که از طرف یک خدمتگزار و عاشق زبان و ادبیات ترکی نوشته میشود بتوانند بخوانند. بسیاری از همان همقلمانی که دائمن بینشان در اینکه شما به ادبیات و زبان آنها چه خدمتها که نکرده­اید را همواره مورد مناظره و مناقشه­ داشته­اند. همان همقلمانی که بزرگی قلم شما برایشان بسیار سنگین بوده است همیشه. با اینکه مطمئن نیستم آنان وقت گرانبهای خود را برای خواندن نوشته­هایی ازین دست هدر دهند. عجیب است که بسیاری از آنها چشم و گوششان را به جریان ادبیاتهایی که اطرافشان در حال شکفتن است چنان با پنبه تپانده­اند که گاهی جدی بودن سلامتیشان نگرانی برانگیز مینماید. اما شاید برای آنها جالب باشد، برای آنها که از دست شما کفری هستند بخاطر امضایتان پای یکی دو فقره پتیشن ویا حمایت از تدریس زبان مادری در مدارس، شاید جالب باشد در مورد انتظارات بر نیامده ادبیات آذربایجان از شما مطلع شوند و اینهمه بر شما نتوفند.

از وقتی که دست بقلم برده­ام همیشه خواسته­ام به شما افتخار کنم، همیشه فکر کرده­ام میشد، آری میشد و حتا بطرز تحسین برانگیزی میشد به شما افتخار کرد اما بگذار کسانی به شما افتخار کنند که برای آنها افتخار آفریدید. لطفن نگویید شرایط اجتماعی –سیاسی اجازه نداده، شرایط اجتماعی –سیاسی این ایران از ابتدای شام رضاخانی هیچگاه به مردم آذربایجان هیچ اجازه و مجوزی روا نداشته، با همه این اوصاف بوده­اند کسانی که عشق زبان و فرهنگ مادری جسارت خطر کردن به آنها داده است. مگر حبیب ساهر، علیرضا نابدل، بولود قاراچورلو و صدها دیگرانی که امروز مینویسند به امید صدور مجوز از شرایط اجتماعی –سیاسی نشستند؟ ولی این هم واقعیتی است که پشت پا زدن به نام و شهرت آسان نیست و بس مشکل است. یادمان باشد و بویژه آنهایی که در این برش از تاریخ قلمشان در خدمت زبان مادری نمی­چرخد هنوز، فردای تاریخ در معرض سوالات بیشمار فرزندان خود خواهند بود، همچنانکه امروز شما هستید وغربال تاریخ داور باانصافی بوده همیشه.

راستی آقای براهنی عزیز، شما چرا بزبان ترکی ننوشتید؟ من تقریبن نمیدانم جواب شما چه خواهد بود اما خودم به خودم چنین جواب میدهم: چون آقای براهنیِ بزرگ عاشق زبان مادریش نیست. همان که همه ادیبان بزرگ دنیا هستند. همان که باید میشدید و نیستید. نه، شما عاشق زبان مادریتان نیستید چون نوشتن بزبانی که از آغاز شام پهلوی معروض انواع تحقیرها و تقبیحها بوده آتش عشقی بزرگ در سینه می­طلبد. بهرحال شما روزی باید به این سوال پاسخ دهید. شما به نکته­ای اشاره کرده­ا­ید که دقیقن درست است. اما چرا چرایش را بیان نکردید. چرا چرایش را مسکوت رها کردید. چرا بحال زار زبان مادریتان نسوختید، چرا و چگونه با این دوری ساختید؟ نکته این نیست که اگر بزبان ترکی نوشته بودید آذربایجان امروز صاحب چندین رمان نویس و منتقد بود، آری این ادعای شما با احتمال بسیار بالا میتوانست محقق شود ویا حداقلش این بود که ادبیات معاصر آذربایجان صاحب رمان نویسی بزرگ بنام دکتر رضا براهنی میشد و من­ها امروز چالش افتخار کردن به شما را نداشتیم. اما نکته دقیقن اینست که دلیل ننوشتنتان را بهتر است خود بیان کنید بلکه درسی باشد تا دیگران اشتباه شما را مرتکب نشوند. و چرا ادبیات ما را از داشتن رمان نویسان و منتقدینی که میتوانستند در سایه قلم توانای شما آثار ادبی گرانی بیافرینند محروم کردید؟ چرا رضا براهنی و غلامحسین ساعدی و مفتون امینی و عمران صلاحی و... ادبیات آذربایجان را در برهوت بی قلمی تنها جا گذاشتند؟ اینرا صمیمانه میپرسم چرا هیچگاه برای سرنوشت زبان مادریتان جدی و مسئولانه نفکریدید؟ با دادن اسامی ترکی به کاراکترها که نمیشود بار مسئولیت را از دوش انداخت. شما بهتر از هرکسی میدانید که نامگذاری اسامی و اماکن ترکی برای کاراکترهای یک اثر خدمت به ادبیات یک ملت نمیتواند بحساب آید. باید که با کلمات، نحو و فضاهای زبانی و بین زبانی یک زبان قلم­ورزی کرد و آن را به چالش کشید.

آری، این سرنوشت تلخ ماست آقای براهنی عزیزمان، از ایام قدیم ادیبان و قلم ورزان ما در راه تنومندی و درشت هیکلی زبان و ادبیات غیر مادری سر از پا نشناخته­اند، و حتا آن خود نیز چماقی شده هر زمان بر فرق ما که، خفه شوید ای آدمهای دست دوّم شما که باشید که ادعا کنید قطران و خاقانی و نظامی مولوی و شیخ اشراق و... ترک بوده­اند؟ عیبی هم ندارد در هر حال آنها شکرینگی فارسی را پاس داشته­اند. دستشان درد نکند شاید! ما حسود نیستیم بدارند پاس و بدارید پاس. ولی ای کاش زبان مادریتان را نیز لحظه­ای پاس میداشتید. تا قلمهایی که بعد از شما میآیند اینهمه در کوره راههای از همه نوعش پر داش و سنگلاخ میان انبوه زخمهاشان دست و پا نزنند.

جناب دکتر براهنی، در واقع ما با این نوشته­ها داریم با خودمان درددل میکنیم. همان خودی که بقول شاعرمان «سهند» هر وقت دیگران به تکّه سفالی احتیاج داشتند، کوزه آب خانه اش را بخاطر آنان شکسته. و البته این درددل را بر ما می بخشید.

با احترام همیشگی

نیگار خیاوی / 1391 تیر ماه




آردینی اوخو
جمعه 10 آذر 1402
بؤلوملر : فلسفی سوزلر,

آتا بابا سوزلری

0 گؤروش
یازار:‌ امین

جوما آخشامی دی آللاه هامیسین آتالاریزا کی دونیاسین دگیشیب رحمت ائله سین

سوت سوز قویون چوخ مه لر

یاخشی اوولاد آتانی وزیر پیس اوولاد آتانی ذلیل ائله ر

مکتب خانانین قاپیسی دوستاق خانانین (زندان) قاپیسین باغلار

اینصاف دینین یاریسیدی

عَیری اوتورب دوز دانیشاق

بیر قوشا اَت وئرلر، بیر قوشون اَتین یئیه لر

گول تیکان سیز اولماز

آغاج بار گتیردیکجه باشینی اَشاغا تیکر

گئچی جان هاییندا قصاب پیی آختاریر


آردینی اوخو
پنجشنبه 23 شهریور 1402
بؤلوملر : فلسفی سوزلر,

دونیا بویو گیلئیلیم فلک دن

0 گؤروش
یازار:‌ امین

بوبئله کهکشان اراسیندا بیزی گئتیردین قویدون کهشکشان راه شیری ده
هله او هئچ
بو بئله کره لرین ایچینده کره زمین
هله تانری اودا هئچ
بو بئیه قاره لر اراسیندا گتیریب قویدون اسیا قاره سینه
بونا نه دوئییرسن
بیر بئله اولکه لر اراسیندا ایران !!!
بیر بئله شهرلر اراسیندا دا کی
دا عاخی تانری بو حدده کم لطف لوک من دوزدن شاکی یم

آدامین نه حال ، حوصله سی وار تلویزیونا باخا  نه خبرلر قولاق آسا
نه روزنامه اوخوماق حسی وار نه موسیقیه قولاق آسماق حالی
نه قدر سالیب چیخیرام بو مملکت بو اوضاع احوالینان بیزیم حقیمیز
دئییردی
یانی نه بو یئییب ایچمک ایمیزین اوضاسی
اودا قیزیل ائو ماشین دولار کی آلینماسی هامیسی چونوب اولوب بیر رویا
مملکت ده تورم اولار اون ایل بیر 6 درصد اصلن 10 درصد یوخسا بیر ایل یوخ
بیر آی عرضینده نئجه تورم 47 درصدی آشیریر هله آمارلاری دوز اولسا
سیزلره اوزومه بیر بویوک صبر ارزیلیرام گورک هارا چاتمالیق

آردینی اوخو
یکشنبه 7 خرداد 1402
بؤلوملر : فلسفی سوزلر,

خاطره تأمل بر انگیز پرویز پرستویی ازدوران کودکی‎اش با تصویر ! " از اون داستان های کوتاه که دل را گرم و نرم میکنه"

0 گؤروش
یازار:‌ امین

چندین روز که نه ، چندین ماهه که نمیدونم چرا توی این فاز (؟!) غوطه میخورم ! ... این پست پرویز پرستویی را در صفحه اینستاگرامش که خاطره ای از دوران کودکی اش را منتشر کرده بود را خاندم . برام بسیار جالب و خاطره انگیزناک بود . آوردمش اینجا به یادگار هویجوری ! شاید یه بنده خدایی ، رهگذری ، چیزی و یا کسی احساس من را داشته باشد و با خاندن این داستان کوتاه  دلی از عزا در بیاره ! خدا رو چه دیدی ؟..  ندیدی که !
و اما داستان  :
هفت یا هشت سالَم بود. برای خرید میوه و سبزی به مغازه محل با سفارش مادرم رفتم. اون موقع مثل حالا نبود که بچه‌رو تا دانشگاه هم همراهی کنی! پنج تومن پول داخل یه زنبیل پلاستیکی قرمز رنگ که تقریباً هم قد خودم بود با یه تکه کاغذ از لیست سفارش... میوه و سبزی رو خریدم کل مبلغ شد 35زار (ریال). دور از چشم مادرم مابقی پولو دادم یه کیک پنج زاری و یه نوشابه زرد کانادا از بقالی جنب میوه فروشی. و روبروی میوه فروشی روی جدول نشستم جای شما خالی نوش جان کردم (عینَهو سواحل مدیترانه وپلاژ خصوصی)!!! خانه که برگشتم مادر گفت مابقی پولو چکار کردی؟ ...
راستش ترسیدم بگم چکار کردم، گفتم بقیه پولی نبود.
مادر چیزی نگفت و زیر لب غرولندی کرد، منم متوجه اعتراض او نشدم.
داشتم ازکاری که کرده بودم و کسی متوجه نشده بود، احساس غرور می‌کردم، اما اضطراب نهفته‌ای آزارم می‌‌داد... پس‌فردا به اتفاق مادر به سبزی فروشی رفتم. اضطرابم بیشتر شده بود که یهو مادر پرسید اقای صبوری (رحمت خدا بر اوباد) میوه وسبزی گران شده؟
گفت نه حاج خانم.
گفت پس بقیه پولو چرا به بچه ندادی؟
آقای صبوری که ظاهراً فیلمِ خوردن کیک و نوشابه از جلو چشمش مرور میشد، با لبخندی زیبا رو به من کرد گفت (قلبم از طپش قلیان می‌کرد): حاج خانم فراموش کردم، طلبتون باشه!!! دنیا رو سرم چرخ می‌خورد. اگه حاجی لب باز میکرد و واقعیت رو می‌گفت به خاطر دو گناه مجازات می‌شدم، یکی دروغ به مادرم، یکی هم تهمت به حاج صبوری!
مادر بیرون مغازه رفت. اما من داخل بودم.
حاجی روبه من کرد و گفت این دفعه مهمان من، ولی نمی‌دونم اگه تکرار بشه کسی مهمونت میکنه یا نه...؟! بخدا هنوزم بعد 44سال لبخندش و پندش یادم هست!
بارها با خودم میگم این آدما کجان و چرا نیستند. آدمایی از جنس بلور که نه کتاب‌های روان‌شناسی خوندن و نه مال زیادی داشتن که ببخشند.
ولی تهمت رو به جان خریدن تا دلی پریشون نشه...!"


کپی از وبلاگ دوست عزیزم صادق اهری

آردینی اوخو
پنجشنبه 24 فروردین 1402
بؤلوملر : فلسفی سوزلر,

نئچه قدیم آتا - بابا سوزو

0 گؤروش
یازار:‌ امین

اتینا ائششک دئمیشم یا ده وه سی نه کوششک
(مگر اسب تو را خر صدا کردم و یا شترت را کره شتر )

نئچه آتالار سوزو آت لارا :


آتینان قاطیر ساواشدی آرادا ائششک اولدو
آتی ایتیریب نوختاسین آختاریر
آتی اودوزوب چووالینا گووه نیر
آتا اَت ، ایته اوت وئرمک دی
آت اَله دوشر مئدان اَله دوشمز
آت مینه نین دی دون گئیه نین دیر



نئچه آتالار سوزو آج لارا :


آج آدامی قورد یئمز
آج آیی اویناماز
آج تویوق یاتیب یوخودا داری گوره ر
آجین آندی ، آند اولماز
آجین قرنی دویار ، گوزو دویماز



آردینی اوخو
جمعه 14 بهمن 1401
بؤلوملر : فلسفی سوزلر,

نسخه آرامش اعصاب برای متولدین هر ماه

0 گؤروش
یازار:‌ امین

اگر به طالع بینی  اعتقاد داشته باشید، احتمالاً می‌دانید که راه و روش آرام کردن متولدین ماه های مختلف به خاطر شخصیت گوناگونی که دارند، متفاوت خواهد بود. در این قسمت قصد داریم که به شما بگوییم اگر متولدین هر ماه دچار استرس شوند، چگونه باید خود را آرام کنند.

 http://gunsuzlari.arzublog.com/uploads/gunsuzlari/tale-bini_2.jpg

فروردین


فروردین ماهی ها همه جوانب زندگی را مد نظر قرار می دهند. همیشه برنامه ریزی دارند و باید به ذهن شان استراحت بدهند. انجام فعالیت‌ های فیزیکی مانند یوگا، پیلاتس یا هر چیزی که جسم آن ها را فعال نگه دارد و ذهن شان را متمرکز کند، برای شان عالی خواهد بود.

اردیبهشت

اردیبهشتی ها عاشق راحتی هستند. از کار زیاد می ترسند و دوست دارند به نقطه امن زندگی خود برگردند. آن ها اغلب به دنبال تجمل گرایی و یک زندگی لوکس هستند. خوردن یک غذای خوشمزه و تماشای فیلم مورد علاقه به شدت حال آن ها را خوب می کند.

خرداد

خرداد ماهی ها افراد اجتماعی هستند. معمولاً کمتر پیش می‌ آید که دچار استرس و ناراحتی شوند. انجام کار های خانه و گشت و گذار با دوستان و اعضای خانواده حال آن ها را بهتر می کند‌. زمانی هم که دچار استرس می‌ شوند، باید مشغول به کاری باشند که ذهن آن ها را از مشکلات دور کند.

تیر

تیر ماهی ها همیشه از خودشان مراقبت می کنند. برای شان بسیار مهم است که حال آرامی داشته باشند تا از لحاظ جسمی آسیبی نبینند. در خانه ماندن و داشتن یک محیط امن حال آن ها را خوب می کند. استفاده از ماسک صورت، حمام آب داغ، گوش کردن به موسیقی و پختن یک غذای خوشمزه هم در آرامش آن ها مؤثر است.

مرداد

مرداد ماهی ها انرژی بسیار بالایی دارند. افراد با اعتماد به نفس و جذابی هستند. از خلاقیت بالایی بهره‌مند می باشند و آرام کردن آن ها کار راحتی نیست. فقط خودشان می توانند با انجام کار های دستی و ساخت یک وسیله جدید به خود کمک کرده و آرام شوند.

شهریور

شهریور ماهی ها افراد ایده‌آل‌ گرایی هستند. سعی می ‌کنند که خیلی به خودشان استرس راه ندهند. توجه به جزئیات برای شان خیلی مهم است. خواندن یک کتاب جدید یا مدیتیشن می‌ تواند به آرامش ذهنی آن ها کمک کند. باغبانی هم در چنین شرایطی برای شان مفید خواهد بود.

مهر

متولدین ماه مهر خیلی در مورد داشتن تعادل در زندگی نگران هستند. زمان و انرژی خود را صرف ایجاد هارمونی می کنند. دوست دارند همه را راضی نگه دارند و معمولاً موفق هم نمی شوند.‌ زمانی که استرس می گیرند، باید به دنبال کار مورد علاقه خود بروند. مثلاً رفتن به موزه هنری و تماشای فیلم؛ حال آن ها را خوب می کند.

آبان

آبان ماهی ها گاهی اوقات شخصیت وسواسی دارند و بلند پرواز هستند. دوست دارند که به اهداف خود دست پیدا کنند. زمانی که استرس داشته باشند، می توانند به ماساژ بروند یا یک حمام آب گرم بگیرند تا آرام و ریلکس شوند.

آذر

آذر ماهی ها افراد منعطفی هستند. شرایط جدید را به راحتی تحمل می کنند اما اگر آزادی عمل نداشته باشند، دچار استرس و نگرانی می شوند و چیزی که حال آن ها را خوب می کند، این است که محیط را عوض کنند. مثلاً سفر کنند یا آخر هفته تنها باشند تا دوباره احساس استقلال پیدا کنند.

دی

دی ماهی ها افرادی هستند که چند کار را همزمان انجام می دهند. خیلی سخت تلاش می کنند تا به اهداف خود برسند؛ اما همین موضوع به آن ها استرس وارد می کند. راه حل آرامش دی ماهی ها این است که یک سم زدایی تکنولوژی داشته باشند؛ یعنی تا حد ممکن از شبکه‌ های اجتماعی و لوازم الکترونیکی دور بمانند.

بهمن

بهمن ماهی ها زمان زیادی را صرف حل مشکلات دیگران می کنند. سعی می کنند با انجام کار های خاص و فوق‌العاده، رفتن به کنسرت یا رستوران جدید خودشان را آرام کنند و ذهن خود را از مشکلات دور نگهدارند.

اسفند

اسفند ماهی ها زندگی را سخت نمی گیرند‌ و کمتر دچار استرس می شوند. گاهی بی مورد حساس می شوند اما زمانی که سرشان خیلی شلوغ باشد، وارد دنیای رویایی خودشان شده و همین خیال پردازی ها آن ها را آرام می کند. حمام آب گرم و خواندن کتاب مورد علاقه و تماشای فیلم هم برای بهبود حال شان کمک کننده است.

منبع  : نمناک

آردینی اوخو
دوشنبه 3 بهمن 1401
بؤلوملر : فلسفی سوزلر,

بیری دوولتدن سوروشسون ، نه ائلیر ، نه ایستیر ائلیه ؟

0 گؤروش
یازار:‌ امین

نه یول دان اثر وار ، نه زیروه دن ایز

غایه سیز ، اینامسیز داغلار آشیریق

دئمیرم جهاندا یاشامیریق بیز

یاشیریق بیلمیریک نه یه یاشیریق

 

سونمز بو ایکی بیت شعرینن میلتین یاشاییشین چالیشه چکیب دیر

 

معنی تحت لفظی این شعر میشه

دیگر نه از راهی که میریم خبری هست و نه از قله کوه ( نه از ارزوهایمان)

فقط کارمون شده راه رفتن بیخودی و گذشتن از کوه ها

نمیگم تو این جهان زندگی نمی کنیم

زندگی میکنیم اما نمیدونیم برا چه زندگی می کنیم

 

نقل این روز های ماست

آردینی اوخو
دوشنبه 4 مهر 1401
بؤلوملر : فلسفی سوزلر,

اتش - اب - باد - خاک

0 گؤروش
یازار:‌ امین

روانشناسان ‌باستان معتقد بودند که افراد از لحاظ عناصر تشکیل دهنده و ماه تولد تشکیل دهنده به 4 دسته تقسیم میشوند:

1-عنصر آتــش
 "الهــام پذیــر"
فـروردین , مـرداد , آذر
پر انرژی , پرتحرک , عاشق زندگـی .این افراد به ظاهر خیلی اهمیت میدهند و زندگی تجملی را دوست دارند. بسیار تاثیر گذار در دیگران و جذاب

2عنصر  باد
 "نیروهای ذهنی" 
خـرداد , مهر , بهمـن 
قدرت فرکانس مغزی بسیار قوی در گیرنده و فرستنده , دید بسیار قوی , خوش فکر , هوش و ذهن بسیارقوی

3- عنصر خــاک
 "مادی"
اردیبـهشت , شهریـور , دی 
اهل زندگی معمولی و بی ریا عاشق مالکیت کمی عجول و بسیار مهربان و حساس

4- عنصـر آب
 "احساسات"
تیـر , آبـان , اسفنـد 
 زود رنج و عاطفی , استاد لذت بردن از تمام لحظات , روان و دارای احساساتی مملو از مهر

آردینی اوخو
دوشنبه 6 تیر 1401
بؤلوملر : فلسفی سوزلر,